کد خبر: ۲۱۳۸۱۵
۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۰
یادداشت اختصاصی نبض بازار:

مسیر‌های سه گانه جهانی، ایران را به کدام سمت می‌برد؟

کاوه هاشم‌زاده، کارشناس مسائل اقتصادی در یادداشتی به تحلیل موقعیت امروزی ایران در جهان پرداخت و دو مسیر برای ایران آینده ترسیم کرد. اما هر کدام از این مسیر‌ها چیست و ایران را به کجا می‌رساند؟
مسیر‌های سه گانه جهانی، ایران را به کدام سمت می‌برد؟

به گزارش نبض بازار، در جهانِ پرتلاطم امروز، ایران بیش از هر زمان دیگری در مرکز معادلات ژئوپلیتیکی قرار گرفته است. تحولاتی، چون جنگ اوکراین، بی‌ثباتی در آناتولی و تحولات خاورمیانه، نظم جهانی را به سمت چندقطبی شدن پیش می‌برند و در این میان، ایران با موقعیتی راهبردی و قابلیت‌های بازدارنده‌ی فزاینده، به یکی از بازیگران مهم این نظم نوظهور تبدیل شده است.

تحلیل موقعیت ایران در این بستر جهانی را می‌توان با تکیه بر دو رویکرد مکمل در روابط بین‌الملل توضیح داد: رئالیسم و نئورئالیسم.

رویکرد رئالیستی، سیاست خارجی ایران را تلاشی منطقی برای حفظ بقا و افزایش قدرت در محیطی خصمانه می‌بیند؛ از جمله توسعه توان موشکی و اتحاد با بازیگران منطقه‌ای.

در مقابل، نئورئالیسم، به درک درونی جمهوری اسلامی از نظم جهانی توجه دارد؛ نظمی که ایران آن را ناعادلانه و سلطه‌گرانه تلقی می‌کند. ترکیب این دو نگاه، درک عمیق‌تری از رفتار ژئوپلیتیکی ایران در سال‌های اخیر ارائه می‌دهد.

تحلیل موقعیت ایران در بستر جهانی

پاسخ موشکی ایران به اسرائیل در آوریل ۲۰۲۵، نقطه عطفی در سیاست منطقه‌ای ایران بود؛ نخستین بار بود که ایران به طور مستقیم وارد اقدام نظامی شد. عبور تعدادی موشک از سامانه دفاعی اسرائیل (گنبد آهنین)، نه‌تنها آسیب‌پذیری این سیستم‌ها را نمایان کرد، بلکه به‌طور ضمنی هشدار داد که در صورت دست‌یابی ایران به سلاح هسته‌ای، توازن قدرت در منطقه دگرگون خواهد شد.

در پی این تحولات، آمریکا از طرحی با عنوان «گنبد طلایی» سخن گفت — پروژه‌ای بلندپروازانه برای ایجاد یک سپر دفاعی فراگیر و چندلایه که بتواند از خاک ایالات متحده در برابر تهدید‌های موشکی محافظت کند. چنین ابتکاری نشان می‌دهد که تهدید‌های ناشی از فناوری‌های پیشرفته موشکی در کشور‌هایی مانند چین و روسیه و آنچه در ایران در حال توسعه است، دیگر صرفاً منطقه‌ای تلقی نمی‌شود، بلکه بُعدی جهانی یافته است.

از سوی دیگر، تهران در سال‌های اخیر موفق شده است با حمایت‌های سیاسی نفوذ خود را در منطقه تثبیت کند. حتی با تضعیف برخی گروه‌ها نظیر حماس و حزب‌الله پس از رخداد ۷ اکتبر، محور مقاومت همچنان زنده و فعال باقی مانده است. حضور ایران در بحران سودان نیز گواهی بر این پویایی است.

شرق یا غرب؟

در سطح بین‌الملل، ایران به‌طور فزاینده‌ای در حال هم‌گرایی با قدرت‌های شرقی، چون چین و روسیه است؛ از عضویت در سازمان همکاری شانگهای گرفته تا توافقات نظامی و اقتصادی. این هم‌گرایی، علاوه بر کاهش فشار تحریم‌ها، راهی برای تثبیت موقعیت در نظم جهانیِ در حال تغییر است.

ایران اگرچه هنوز به سلاح هسته‌ای نرسیده، اما با افزایش سطح غنی‌سازی و اتخاذ استراتژی «ابهام هسته‌ای»، به‌نوعی در وضعیت آستانه قرار گرفته است. این موضع، به ایران قدرت چانه‌زنی بیشتری می‌دهد و در عین حال، نگرانی‌های غرب را تشدید می‌کند.

نکته قابل توجه اینکه ایران، برخلاف دیگر بازیگران ضدنظم آمریکامحور، چون چین، روسیه یا کره شمالی، ویژگی‌های منحصر به‌فردی دارد: چین از موضع قدرت و در قالب یک بازیگر جهانی در حال رقابت است؛ روسیه با تکیه بر قدرت نظامی و منابع انرژی، دنبال احیای موقعیت ابرقدرتی است و کره شمالی در دل انزوا، بازدارندگی هسته‌ای را به اوج رسانده است. اما ایران در موقعیتی ترکیبی قرار دارد: نه منزوی کامل است، نه قدرت اقتصادی بالایی دارد؛ ولی موقعیت ژئوپلیتیکی، نفوذ منطقه‌ای و ایدئولوژی خاصش، آن را به بازیگری پیچیده و اثرگذار تبدیل کرده است.

همه این موارد، ایران را در برابر یک انتخاب سرنوشت‌ساز قرار می‌دهد:

یا به‌طور کامل به محور شرق بپیوندد؛ با همه مزایا و ریسک‌های آن، از کاهش تحریم‌ها و همکاری نظامی گرفته تا خطر وابستگی بیش از حد و انزوای منطقه‌ای.

یا مسیر تعامل تدریجی و هوشمندانه با غرب را برگزیند؛ با فرصت‌هایی، چون احیای اقتصادی، مشروعیت بین‌المللی و کاهش تنش‌های منطقه‌ای، در برابر الزاماتی، چون شفافیت هسته‌ای و تعدیل سیاست‌های منطقه‌ای.

اما هیچ‌یک از این دو مسیر، بدون چالش نیست. پیوستن کامل به شرق، استقلال راهبردی را تضعیف می‌کند؛ و مصالحه با غرب، ممکن است با مخالفت‌های داخلی و تضعیف سیستم دفاعی مستقل برای کشور همراه باشد.

شاید راه سوم، واقع‌گرایانه‌ترین گزینه باشد: حفظ روابط با شرق به‌عنوان اهرم فشار، و هم‌زمان گشودن پنجره‌هایی محدود و کنترل شده به‌سوی غرب.

نحوه عبور ایران از این چهارراه تاریخی، نه‌تنها سرنوشت خود کشور، بلکه آینده نظم جهانی را نیز تحت‌تأثیر قرار خواهد داد.

برچسب ها: دیپلماسی
اخبار پیشنهادی