انتقال فولادیها به ساحل ممکن است؟

به گزارش نبض بازار، کارشناسان محیط زیست معتقدند حضور صنایع فولادی در مناطق مرکزی حتی با وجود استفاده از پسآب، بازچرخوانی آب و انتقال آب، باز هم چالشهای محیط زیستی به دنبال دارد و احداث صنایع در جنوب راهکار مفیدتری برای عبور از بحران آب صنایع است. اگرچه برخی نیز مدعیاند که صنایع فولاد مصرف آب مشخصی ندارند و باید نسبت به این موضوع با تفکیک میزان مصرف نگاه کرد.
به جهت بررسی موضوع فوق، نبض بازار گفتگویی داشته با محسن موسوی خوانساری، کارشناس آب، که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
• انتقال صنایع فولادی به کنار سواحل به تنهایی مشکل فولادسازی را حل میکند یا چالشهای محیط زیستی سواحل در پی آن ایجاد خواهد شد؟
«برخی از صنایع مانند فولاد خیلی آب بر هستند. هر تن فولاد ۲۰ مترمکعب آب مصرف میکند. تولید صنایع فولاد با این حساب در فلات مرکزی ایران قابل توجیه نیست. قرار بود فولاد مبارکه در ساحل بندرعباس احداث شود، اما به دلایل امنیتی در دوران جنگ، در مرکز کشور احداث شد. سواحل مکران ۵۰۰ کیلومتر است، از منطقه گواتر تا میناب تداوم دارد و میتوانیم صنایع بسیاری را در آن منطقه احداث کنیم. در کشورهای اروپایی این فاصله اصلاً وجود ندارد، اما باز هم سعی میکنند صنایع را به کنار سواحل ببرند. ما نمیگوییم صنایع آب بر دقیقاً کنار ساحل باشند. بیش از صد کیلومتر فاصله از ساحل را فراساحل میگویند که محل مناسبی برای کارخانهجات فولاد است. منطقه مکران که رئیس جمهور و رهبری هم روی آن تأکید دارند ۷۰ هزار کیلومتر مربع و برابر با مساحل کل سه کشور اروپایی است.»
• طرح انتقال آب تا چه حد میتواند جایگزین طرح انتقال صنایع شود؟
«اگر فاصله ساحل تا صنایع کم باشد و نهایتاً در حد ۳۰۰ کیلومتر باشد قابل توجیه است. وقتی محل انتقال آب بیش از هزار کیلومتر میشود، به شدت غیراقتصادی است. در فراساحل استقرار صنایع و انتقال آب توجیه دارد، اما انتقال آب به وسیله لوله گذاری بسیار هزینه بر است و تأمین و نگهداری آن هم چالشها بسیاری دارد. این لولهها در هر حال ۲۰ سال دیگر فرسوده میشوند و باید جایگزین شوند. در محوطه کویر هم این طرح دشتها را از بین میبرد. ما در فلات مرکزی که منطقه اصفهان و یزد و قم و سمنان واقع شده اصلاً توجیه ندارد که صنایع فولاد را مستقر کنیم.»
• استفاده از پسآب شهری در کنار انتقال آب، میتواند مشکل آب صنایع فولادی را حل کند؟ خرید پسآب شهرها توسط صنایع از نظر محیط زیستی اقدام درستی است؟
«صاحب نظرها عقایده مختلفی دارند. عین تبصره ۸ بودجه، صنایع بزرگ را ملزم به استفاده از پسآب و آب نامتعارف کرده است. فولاد مبارکه با استفاده از پسآب لنجان و فلاورجان و شهرهای اطراف مشکل خود را تا حدی حل میکند. سؤال اینجاست که آیا این کار درست است؟ به نظر من درست نیست، چون زمانیکه حقابه محیط زیست زاینده رود را رها نکردیم و تالاب گاوخونی خشک شده است، باید همین پسآب را به عنوان حقابه محیط زیست رها میکردیم. حالا همین پساب هم که از شهرهای اطراف اصفهان جاری میشود را به فولاد بردیم. بهتر است که در یک بازه زمانی ۱۰ ساله، کل صنایع فولادی و آهنی به سواحل منتقل شوند و محل کارخانهها در فلات مرکزی به صنایع تحقیقاتی اختصاص یابد. مشابه این کار در کره جنوبی انجام شده است، صنایع به کنارسواحل منتقل شدند و کارخانهها را در اختیار تحقیقات قرار دهند.»
• تجربه جهانی با محوریت بزرگترین تولیدکنندگان فولاد در جهان به ما چه میگوید؟
«کشور ما یک کشور خاص است. ما کشورمان را نمیتوانیم با چین و آمریکا مقایسه کنیم. ما یک منطقه بسیار بسیار خطرپذیر به نام فلات مرکزی داریم. این منطقه بیش از ۷۰ درصد جمعیت کشور و صنایع را در خود جا داده، اما فقط ۱۰ درصد آب تجدیدپذیر کشور را دارد. تمام شهرهای بزرگ در این فلات مرکزی واقع شدهاند و شرایط خطرپذیر و آینده تاریکی دارند. ما کاری به تجربه جهانی نداریم، باید فلات مرکزی را از این وضعیت نجات دهیم. باید بارگذاریها را از این فلات بیرون ببریم. این جمعیت تحمل این همه بارگذاری را ندارد. ما باید مانند قطر و دبی و عربستان این بارگذاری را به سمت ساحل ببریم. خوشبختانه مسئولان کشور هم در دو دهه اخیر مرتب تأکید کردهاند که ۸ درصد جمعیت را به سواحل ببرید. متأسفانه اقدامات عملی برای این طرح انجام نمیشود. باید شهرهای مدرن در کنار سواحل ایجاد شود که مردم انگیزهای برای زندگی در جنوب داشته باشند. با وجود تمام این تفاسیر، در یک ماه اخیر هم یک کارخانه فولاد در نیشابور احداث کردهاند. نیشابور یکی از بدترین نقاط کشور از نظر منابع آبی است. کارخانهای که نیمه کاره ساخته شده را نباید تکمیل کنیم بلکه باید قبل از افتتاح جلوی آن را بگیریم. واقعاً نیشابور توان تولید ندارد.»
• کاهش منابع سنگ آهن تا چه حد میتواند صنایع فولادی را ناچار به تغییر محل کند؟
«سنگ آهن و خوراک فولاد مبارکه و ذوب آهن اصفهان از چادرملو میآید. چادرملو تا اصفهان برابر فاصله چادرملو تا بندرعباس است. اگرچه ذخایر چادرملو هم در حال اتمام است. سنگان هم ذخایر محدودی دارد. ما خط لوله میکشیم که یک منطقه کم منابع، آهن تولید کند. در مقابل سنگ آهن گلگهر سیرجان غنی است. ما میتوانیم از منابع سنگ آهن سیرجان استفاده کنیم و کارخانه جات را به سواحلی ببریم که فاصله کمی نیز با سیرجان دارند.»