این جوان، «مدافعان سلامت» را به «مدافعان وطن» پیوند زد/ لبخند پرستاران، مزد طرحهای من بود
به گزارش نبض بازار به نقل از خبر گزاری فارس ماجرا از دستبهدست شدن چند عکس متفاوت در فضای مجازی شروع شد. عکسهایی که در نگاه اول، مخاطب را میخکوب میکرد و بعد، لبخندی از تحسین و تأیید روی لبش مینشاند. عکسهای ترکیبی خلاقانهای که فعالان داوطلب در عرصه دفاع از جان انسانها در این روزهای حساس و پراضطراب را گره میزد به قهرمانان فراموشنشدنی همه دورانها، به رزمندگان جبهه و پشتجبهه در دوران دفاع مقدس. همین تلنگر کافی بود که واژه زیبای «مدافعان سلامت» بیش از پیش بر قامت پزشکان و پرستاران متعهد و فداکاری که در خط مقدم مبارزه با ویروس کرونا خدمت میکردند، اندازه شود.
«مجتبی میناوند»، اولین هنرمندی بود که با اجرای این ایده جذاب، هم کاربران فضای مجازی ملتهب این روزها را به تأمل واداشت و هم الهامبخش دیگر هنرمندان در این زمینه شد. خالق این عکسهای ترکیبی جذاب معتقد است در هجمه سنگین رسانهای علیه ایران برای القای ناامیدی و وحشت به مردم در مواجهه با کرونا، هنرمندان میتوانند با برجستهسازی هنرمندانه مجاهدتهای کادر درمانی و دیگر فعالان صحنه مبارزه با این ویروس، پرچمدار تلطیف فضا و پیامآور امید و آرامش در جامعه و قوت قلب مدافعان سلامت باشند. با گفتوگوی ما با این عکاس، طراح، گرافیست و مستندساز خوشفکر 24 ساله همراه باشید.
بانوان پیشگام، الهامبخش آقای طراح
«چند روز بعد از شیوع کرونا در کشور و افزایش تقاضا برای تهیه ماسک، گزارشی از تلویزیون پخش شد از یک کارگاه تولید اقلام بهداشتی که با احساس مسئولیت، 2، 3 شیفته مشغول تولید این اقلام ازجمله ماسک بودند. تماشای این گزارش و دیدن بانوانی که برای کمک به کادر درمانی بیمارستان ها و مردم بیوقفه مشغول تولید ماسک بودند، مرا خیلی تحتتاثیر قرار داد و همان موقع، جرقهای در ذهنم زدهشد. ازآنجاکه مدتی است در حال کار روی یک مستند با موضوع نقش زنان در دفاع مقدس هستم، این گزارش مرا ناخودآگاه پرتاب کرد به حالوهوای آن ایام و نقش بانوان در پشتیبانی از جبههها. به عکسی که از کارگاه خیاطی بانوان در یکی از ستادهای پشت جبهه در کامپیوترم داشتم، نگاه کردم. وقتی آن عکس را در کنار تصاویر این کارگاه تولید ماسک گذاشتم و با هم تطبیق دادم، احساس کردم جهان قشنگی شکل گرفته و پیام بسیار زیبایی را منتقل میکند. ایده ترکیب عکسهای دفاع مقدس با عکسهای بسیج همگانی برای مبارزه با ویروس کرونا، از همان موقع در ذهنم شکل گرفت.»
مجتبی میناوند معطلمان نمیکند و بلافاصله میرود سراغ اصل مطلب و از احساسی میگوید که او را به یک کار دلی ترغیب کرد: «یک جور احساس وظیفه مرا در این مسیر قرار داد. فکر میکنم در شرایطی که جامعه و مردم گرفتار یک بحران شدهاند و نیاز به همدلی و امید دارند، افرادی که دارای تخصص هستند از جمله هنرمندان عکاس، طراح، کاریکاتوریست و... بهجای اینکه همراه شوند با فریادهای "ماسک در داروخانهها نیست" و "مواد ضدعفونیکننده نایاب شده"، باید بیایند با استفاده از تخصص و هنر خود به مردم امید و روحیه بدهند. من بعد از اتفاق آن روز، با توجه به مصادیق زیبای خدمترسانی به مردم در مبارزه با کرونا توسط پزشکان و پرستاران و گروههای مختلف، شروع کردم به جستوجو در میان عکسهای دفاع مقدس و چند نمونه کار ترکیبی را آماده کردم. واقعیتش را بخواهید، این یک کار کاملاً دلی بود و ابتدا قصد منتشر کردنش را نداشتم – مثل کارهایی که قبلاً در این سبک انجام دادهبودم - اما وقتی کارها را برای دوستانم در موسسه فرهنگی «مُحرِم» فرستادم، خیلی استقبال کردند و گفتند: "حتماً منتشرشان کن، الان وقتش است". بنابراین، انتشار این طرحها را واقعاً مدیون این دوستان هستم. اینطور بود که این عکسهای ترکیبی را با عنوان مجموعه «همرزم» در صفحه شخصیام گذاشتم و به لطف خدا و همراهی فعالان فضای مجازی، در سطح وسیعی بازنشر شد.»
برای خطر داوطلب شدند، یاد دفاع مقدس را زنده کردند
پزشکان و پرستاران، بیشک قهرمانان این روزهای مردم ایران هستند؛ زنان و مردان بیادعایی که به قیمت جانشان پای سلامتی مردم ایستادهاند. سربازان سفیدپوشی که با فداکاریهایشان، یک بار دیگر حالوهوای ایام دفاع مقدس را برای مردم ایران زنده کردند. همین روحیه ایثار و ازخودگذشتگی در بیمارستانها هم بود که طراح جوان داستان ما را سر ذوق آورد تا طرحهای چشمنوازی از کنار هم قرار دادن عکس پیشمرگان مردم ایران در دو مقطع از تاریخ این سرزمین خلق کند: «خبری شنیدم با این مضمون که یک پرستار در قم دارد از روابطش استفاده میکند تا بتواند خودش را به بیمارستانی که بخش قرنطینه بیماران کرونایی دارد، برساند و آنجا مشغول خدمت شود! این موضوع، خیلی برایم ارزشمند بود. یا گفتوگو با پرستاری را دیدم که برای خدمت به هموطنان بیمار، 10 روز است به خانه نرفته و فرزندش را ندیده. این، خیلی کار بزرگی است. واقعاً چند نفر از ما میتوانیم چنین کاری را انجام دهیم؟ کدام یک از ما دل این کار را داریم که داوطلبانه قید خانواده و فرزندمان را بزنیم؟ مشابه این شکل فداکاریها و ازخودگذشتگیها را در ایام دفاع مقدس میتوان پیدا کرد.»
میناوند این را میگوید و فوری تاکید میکند: «البته موضوع ایثار پزشکان و پرستاران در موضوع مراقبت از بیماران مبتلا به کرونا و تحسین آن توسط مردم، موضوعی نیست که وابسته به اعتقادات مذهبی یا سلایق سیاسی باشد. این یک موضوع کاملاً انسانی است که نهفقط در ایران بلکه در تمام نقاط دنیا، یک ارزش محسوب میشود و مورد احترام قرار میگیرد. دیدیم در کشور چین هم کادر درمانی که خود را وقف نجات بیماران مبتلا به کرونا کردهبودند از طرف مردم و رسانهها مورد تقدیر قرار گرفتند.»
«مجتبی میناوند»، طراح عکس های ترکیبی «مدافعان سلامت» و «مدافعان وطن»
لبخند پرستاران، مزد طرحهای من بود
طرحهای زیبای مجتبی میناوند که از دل برآمدهبود، راهش را پیدا کرد و صاف و مستقیم بر دل آنها که باید، نشست: «وقتی دیدم دانشگاه علوم پزشکی مشهد، طرحهایم را در اینستاگرامشان گذاشته و چند پرستار در پیامهای زیر عکسها، خوشحالی و رضایتشان را اعلام کردهاند، خیلی خوشحال شدم. یکی از کاربران فضای مجازی هم در صفحه خودم پیامی ارسال کرده و نوشتهبود: "خواهر من، پرستار است. وقتی طرحهایتان را برایش فرستادم، خیلی خوشحال شد و گفت: باعث امیدواری ماست که میبینیم عکاسان و طراحان به فکر ما هستند. خیلی خوشحالم که کار ما آنقدر ارزشمند بوده که آن را با کار پزشکان و پرستاران دوران دفاع مقدس مقایسه میکنند. این به ما انگیزه میدهد."»
از خدا که پنهان نیست، از شما چه پنهان که طراح خوشذوق ما همان لحظه، مزدش را گرفت: «من دیگر چه میخواهم؟ وقتی این پیام را خواندم، نفس راحتی کشیدم و گفتم: گرچه نتوانستم به بیمارستانها بروم و کمکی به بیماران بکنم، خدا را شکر حداقل توانستم لبخندی به لب پرستاران و پزشکان بیاورم... بعید میدانم در دنیا چیزی بالاتر از خوشحالی این پرستار وجود داشتهباشد. چون او الان بالای سر بیمارانی است که شرایط سختی را میگذرانند. اینکه فکر میکنم طرحهای من، حال او را خوب کرده و در این شرایط سخت به او روحیه داده، واقعاً حس خوبی به من میدهد.»
فعالان فضای مجازی کار مرا تکمیل کنند؛ حتی به اسم خودشان!
«مدام با خودم میگفتم کاش ما هم هنرمندانی مثل هنرمندان کرهجنوبی و چین داشتیم که در همین بحران کرونا در کشورشان، بهسرعت وارد عمل شدند و برای مقابله با این ویروس، کمکهای خوبی ارائه کردند. حالا که در عمل هم دیدیم یک اثر هنری میتواند چنین اثر مثبتی روی روحیه کادر درمانی بگذارد، نیاز به حضور هنرمندان در این میدان بیشتر احساس میشود.»
هنرمندان اما فقط یک حلقه از این زنجیره هستند و به ثمر نشستن تلاشهایشان نیازمند یاری و همراهی حلقههای دیگر است: «من بعضی کاریکاتورها را در همین چند روز دیدهام که خیلی کارهایی قشنگی بوده. این کارها باید همهجا منتشر شود تا بیشتر و بیشتر دیده شود. این موضوع هم با کمک فعالان فضای مجازی قابل انجام است. عکسهای من بعد از آنکه در صفحه شخصیام منتشر شد، بارها از طرف دیگران بازنشر شد، در تلگرام دستبهدست شد، به فضای توییتر رفت و ریتوییت شد و... این خیلی خوب است. باور کنید در بسیاری از موارد، عکسهای من از طریق بازنشر پستهای دیگران به دست افراد مختلف رسید. مثلاً چهرههای شناختهشدهای مثل آقایان دهنمکی، یامینپور و سید محمود رضوی، طرحهای مرا در صفحه یکی از فعالان فضای مجازی دیدند و پسندیدند و پست ایشان را بازنشر کردند و اصلاً اسمی از طراح این کارها به میان نیامد.
من نهتنها از این موضوع ناراحت نشدم بلکه به آن دوست فعال فضای مجازی گفتم اگر ممکن است، به دوستان فعال دیگر هم پیغام بدهد این طرحها را در صفحاتشان بازنشر کنند. ممکن است چند پرستار بهدلیل حجم سنگین کارهایشان در این روزها خسته شدهباشند یا به خاطر بعضی اتفاقات ناخوشایند و هجمه سنگین رسانهای که وجود دارد، روحیهشان را از دست دادهباشند. دیدن همین طرحها و کارهای هنری شاید بتواند به آنها انگیزه و امید بدهد. آن وقت حتماً بهتر میتوانند به بیماران کمک کنند و بیشتر در نجات جانشان مؤثر باشند. برعکس این هم صادق است؛ اگر پزشک و پرستار دل و دماغ نداشتهباشد، نمیتواند به بیماری که در شرایط بحرانی است، کمک کند. بنابراین هنرمندان و فعالان فضای مجازی حالا بیشتر از هر زمان دیگری میتوانند مؤثر باشند.»
تجلیل از مدافعان مردم، ترویج خشونت است؟!
اگر شما هم مثل ما تصور میکردید آقای طراح بابت این طرحهای زیبا و پرمعنی فقط بازخوردهای مثبت دریافت کرده و از تیر و ترکشهای بعضی کاربران فضای مجازی در امان بوده، حتماً تعجب خواهید کرد وقتی بدانید این بار هم بودهاند افرادی که ساز مخالف بنوازند! مجتبی میناوند هم همینقدر حیرت کرد وقتی معدود کاربرانی در پیامهایشان به او گفتند: "چرا کار این پزشکان و پرستاران را با موضوع جنگ مقایسه میکنی؟ با این کار، داری ترویج خشونت میکنی!" او سری تکان میدهد و میگوید: «فکر میکنم همه ما در این نکته مشترک هستیم که جنگ، اتفاق خوبی نیست. آنچه در همه این سالها برای ما مقدس بوده، "دفاع" است؛ دفاع از مرزهای کشور و مال و جان و ناموس مردم در برابر دشمن. حالا هم باز همین دفاع برایمان ارزشمند و مقدس است؛ دفاع از جان انسانها در برابر یک ویروس جدید.
باور کنید بعد از دریافت این پیامها، بارها و بارها طرحهایم را بازبینی کردم و هرچه بیشتر نگاه کردم، کمتر اثری از خشونت دیدم. نشان دادن عکس بانویی در بیمارستان سوسنگرد در حال رسیدگی به بیماران، ترویج خشونت است؟! یا نشان دادن عکاسان و فیلمبرداران شجاعی که بعد از بمباران شیمیایی حلبچه، داوطلبانه به آن منطقه رفتند و با اینکه میدانستند حضور در آن مناطق میتواند به آلودهشدن خودشان هم منتهی شود، این خطر را به جان خریدند و با عکس و فیلمهایی که تهیه کردند، باعث افشای این جنایت صدام و ثبت آن در تاریخ شدند؟!
حرف این طرحها، فقط روایت فداکاری و ازخودگذشتگی است. آن روزها عکاسان با رفتن به حلبچه از خود گذشتند، امروز هم عکاسان و فیلمبرداران با رفتن به بیمارستانهای محل نگهداری بیماران قرنطینهشده مبتلا به کرونا برای انعکاس خدمات پزشکان و پرستاران، خطر ابتلا به این ویروس را به جان میخرند. خب، اگر این عزیزان این ایثار را نمیکردند، آیا فداکاریها و ازخودگذشتگیهای کادر درمانی در مواجهه با ویروس کرونا پشت درهای بخش قرنطینه بیمارستانها نمیماند؟ حتی عکس مربو به ماموران شهرداری که مشغول ضدعفونیکردن اتوبوسها هستند هم روایتگر ازخودگذشتگی این عزیزان است.»
میناوند این نگاه نازیبا را تکمیلکننده پازل بدخواهان این آب و خاک میداند و در ادامه میگوید: «ماجرا این است که بعضیها دوست دارند فضای امیدواری را از ما بگیرند. دلشان میخواهد فقط ناله و فریاد کنیم که ماسک در همه داروخانهها تمام شده و هیچکس به فکر نیست و... یعنی فقط تلقین سیاهی. درحالیکه در کشورهای دیگر هم همین شرایط وجود دارد. دوستان ما که در خارج از کشور سکونت دارند، میگویند آنجا هم بهدلیل شیوع کرونا ماسک نایاب و مواد ضدعفونی گران شده. اما آیا شما این هجمه سنگین رسانهای که علیه کشور ما به راه افتاده را در آن کشورها هم میبینید؟ خیر. بنابراین در چنین شرایطی که ما تحت فشار همهجانبه قرار داریم، باید از کارهای انساندوستانهای که اقشار مختلف برای مبارزه با ویروس کرونا دارند انجام میدهند، حمایت و آنها را برجسته کنیم.»
با یک توییت همه دنیا فهمیدند مدافعان سلامت، قهرمانان ارزشی این سرزمیناند
«یکی از قشنگترین اتفاقات در فضای مجازی برای طرحهای من، توسط یک کاربر در فضای توییتر رقم خورد. این خانم فعال در حوزه بینالملل، عکسهای ترکیبی مرا همراه با ترجمه انگلیسی شرحی که برای هر عکس گذاشتهام، ریتوییت کرد. او علاوهبراین، توضیحات بیشتری را هم به زبان انگلیسی نوشت و توضیح داد: "در این طرحها، کار پزشکان و پرستاران ایرانی در مبارزه با ویروس کرونا در کنار کار رزمندگانی قرار گرفته که با نیروهای صدام حسین در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران میجنگیدند." این بازتاب بینالمللی، اتفاق بسیار خوبی بود. بعید میدانم در آمریکا و کشورهای اروپایی، چنین تفکری وجود داشتهباشد و چنین ارزشی برای پزشکان و پرستارانشان قائل باشند. نگاهی که ما در ایران به این عزیزان داریم، یک نگاه ارزشی است و نباید این حس را از دست بدهیم. در کشورهای غربی، هر کاری که کادر درمانی انجام دهند را وظیفه آنها میدانند، وظیفهای که در مقابلش پول دریافت میکنند.»
میناوند مکثی میکند و در ادامه میگوید: «ممکن است عدهای در ایران هم چنین دیدگاهی داشتهباشند. چند نفری هم به من همین را گفتند که: "چرا به این شکل به این موضوع پرداختهای؟ خب، پزشکان و پرستاران برای همین کارها حقوق میگیرند دیگه." اما واقعاً به خود ما چقدر پول بدهند، حاضر هستیم خودمان را در معرض ابتلا به ویروسی مثل کرونا قرار بدهیم و جانمان را به خطر بیندازیم؟ آیا واقعاً این پزشکان و پرستاران نمیتوانستند از زیر این مسئولیت شانه خالی کنند؟ این حرفها، طعنههای بعضیها به رزمندگان مدافعان حرم را برایم تداعی کرد که میگفتند اینها برای رفتن به سوریه، پولهای کلان میگیرند. جالب است بدانید یکی از دوستانم مستندی برای یکی از رزمندگان مدافع حرم ساختهبود. آنجا در سوریه به او گفت: "فلانی! بعضیها میگویند ماهانه 10 میلیون تومان و 2 تا سکه به شما میدهند. راست میگویند؟" بعد، به جای نشاندادن جواب او، تصویر کات خورد به خانهاش در جنوب شهر تهران و شرایط زندگی بسیار سادهاش را نشان داد و در ادامه معلوم شد برای دفاع از حرم، کارش را هم رها کرده و حالا حسابی مشکلات مالی دارد.
ببینید، اگر کسی جویای حقیقت باشد، همین تصاویر را ببیند، متوجه اصل ماجرا میشود. دیگر نیازی به تعریفهای گلدرشت نیست. حالا هم هرکسی بداند حضور در کنار بیماران مبتلا به ویروس کرونا، تا چه حد میتواند برای پزشکان و پرستاران خطرناک باشد، خودش متوجه میشود کار آنها چقدر بزرگ و ارزشمند است. این عزیزان، اسطورههای ما در این زمانهاند و باید در وصفشان شعرها سرود و متنها نوشت. کشورهای دیگر چنین اسطورههایی ندارند و بهدروغ برای خودشان میسازند اما ما داریم و گاه قدرشان را نمیدانیم.»
طرحهای جدید، به شرط حمایت مسئولان آرشیو عکسهای دفاع مقدس
«تا امروز 6 طرح از این مجموعه عکسهای ترکیبی را منتشر کردهام. البته حدود 15 فریم عکس انتخاب کردهبودم و 3، 4 طرح جدید را هم آماده انتشار دارم و مشغول انجام کارهایی نهاییشان هستم. اما برای باقی طرحها، نیازمند همکاری عزیزانی هستم که به آرشیو عکسهای دفاع مقدس دسترسی دارند. اگر دقت کنید طرحهایی که در آنها، دو قطعه عکس بهخوبی به هم چسبیدهاند و کیفیت بالایی دارد، طرحهایی است که به اصل عکس دسترسی داشتهام. درباره باقی طرحها، تمام تکیه من به جستوجوهای اینترنتی بوده و متاسفانه پیگیریهایم برای پیدا کردن اصل عکسهای دفاع مقدس هنوز به نتیجه نرسیده... تمام دغدغه من این است که با توجه به بازخورد خوبی که این طرحها داشته، کارهای باکیفیتی ارائه دهم تا بعدها امکان استفادههای بهتری از آنها فراهم شود. دلم میخواهد این عکسها از فضای مجازی بیرون بیاید و در قالب پوستر در فضاهایی مثل ایستگاههای مترو و دانشگاهها نمایش دادهشود و در کتابها، روزنامهها، مجلات و... مورد استفاده قرار گیرد تا بیشتر دیدهشود. اما همه اینها مستلزم دسترسی به اصل عکسهاست.»
حالا دیگر سر درد دل عکاس و طراح خلاق این روزها باز میشود و اینطور ادامه میدهد: «میدانید، کار من کاملاً دلی بود. من این طرحها را نه برای موسسه خاصی آماده کردهبودم و نه از نهادی برایش هزینه گرفتهبودم. این عکسهای ترکیبی را کاملاً شخصی طراحی کردم و با هدف تجلیل از زحمات مدافعان سلامت و بدون چشمداشت در فضای مجازی منتشر کردم. حتی ابتدا نمیخواستم اسمم را در عکسها قرار دهم، مبادا برای استفاده از آنها مشکل ایجاد کند، چون بعضی دوستان پیام دادند که میخواهند از این طرحها پرینت بگیرند و استفاده کنند. بعد، اسمم را خیلی ریز در عکسها کار کردم، جوری که بدون دقت زیاد، قابل تشخیص نیست. بنابراین در این کار، مادیات اصلاً برای من مطرح نبوده و نیست. اما یک انتظار و توقع معنوی داشتم از دوستان و نهادهایی که به آرشیو عکسهای دفاع مقدس دسترسی دارند. انتظار داشتم حمایت و کمک کنند فارغ از روند طولانی که ما مستندسازان در این قبیل کارها باید طی کنیم، بتوانم در کمترین زمان به عکسهای موردنیاز برای تکمیل این طرحهای ویژه مدافعان سلامت دسترسی پیدا کنم. یک توقع دلی بود؛ دلم میخواست پیگیری کنند که طراح این عکس و پوسترها چه کسی است و پیشقدم میشدند برای حمایت.»
لطفاً با قیچی مجازی، سر و ته عکسها را نزنید!
مجتبی میناوند اینجا هم به فکر بهتر شدن حال جامعه و مردم است: «افرادی که کار هنری میکنند، اگر حالشان خوب باشد، حال جامعه هم با آثار آنها خوب میشود. اما اگر حمایت نشوند و حالشان خوب نباشد، نمیتوانند کار کنند. بنابراین جایشان خالی میماند و افرادی از جاهای دیگر میآیند با تولید آثار جعلی و بیارزش، جای آنها را پر میکنند و به هنر و فرهنگ جامعه آسیب میزنند. انتظارم این بود حالا که بیچشمداشت طرحهایم را منتشر کردهام و مورد استقبال هم قرار گرفته، آنهایی که دستشان در کار است، تماس بگیرند و بگویند اصل طرحهایت را بده در سایتمان استفاده کنیم. البته حالا که این اتفاق نیفتاده هم ناامید نمیشوم. اتفاقاً انگیزهام بیشتر شده که کارهای خیلی بهتری ارائه کنم تا آنها دیگر نتوانند از کنارش بهسادگی عبور کنند.»
طراح دغدغهمند داستان ما با یک درخواست از کاربران فضای مجازی، صحبتهایش را به پایان میبرد: «خیلی جاها دیدم عکسها را بهاصطلاح "کِراپ" کردهاند و با این کار، توضیحات پایین عکسها را بریده و حذف کردهاند. تمام سعی من این بوده که در شرح عکس، نام عکاسها را بیاورم و موقعیت زمانی و مکانی عکسها را ذکر کنم. مثلاً عکس جانفشانی رزمندگان در آزادسازی خرمشهر، متعلق به آقای «سعید صادقی»، عکاس پیشکسوت دفاع مقدس است. من با علم به زحمات عکاسها برای ثبت این عکسهای ارزشمند، وظیفه خودم میدانستم اسم آنها را در کنار عکسشان بیاورم. از همینجا از همه دوستانی که به این عکسها لطف دارند، درخواست میکنم موقع استفاده از عکسها، اطلاعات درجشده در قسمت پایین آنها را حذف نکنند چون در درجه اول بهلحاظ شرعی، قانونی و اخلاقی، این کار باعث تضییع حقوق عکاسان است و در درجه دوم، این اطلاعات، تکمیلکننده عکسهاست و حذف آن، میتواند به پیامی که قرار بود برسانند، آسیب بزند. بنابراین تقاضا میکنم عکسها را با تمام اطلاعاتش بازنشر کنند.