بازارهای خونین جهانی با ۱۸۰ کارت بازی ترامپ
به گزارش نبض بازار، اعمال تعرفههای تجاری توسط آمریکا دارای سبقه تاریخی است و آخرین آن در سال ۲۰۲۳ بود به طوری که اثراتش با افزایش هزینههای تجارت جهانی، همچنان در بازارهای پولی و مالی مشاهده میشود.
اما دوشنبه همزمان با گشایش بازارهای جهانی و آغاز معاملات، تعرفههای ترامپی آثار خود را به طور شدیدی نشان داد و در سهام ایالات متحده آمریکا بیش از ۲.۱ تریلیون دلار از دست رفت که این نزول و خروج پول از سقوط سال ۱۹۸۷ بدتر و شدیدتر بود.
همچنین بورس بسیاری از کشورها همچون ژاپن، کره جنوبی، چین، استرالیا، تایوان، آلمان، انگلیس و ... سقوط کرده و فعلا تعطیل و یا معاملات آنها بسته شده است.
تعرفههایی که بر فولاد، آلومینیوم و واردات چین اعمال شدند؛ خساراتی میلیارد دلاری برای صنایع مختلف ایجاد کردند و اکثر کامودیتیها نیز خطوط مقاومتی را شکسته و روند نزولی فاندامنتالی را تشکیل دادهاند.
هرچند ترامپ تعرفهها را به دلایلی اعمال کرد که هدف اصلی آن محافظت از صنایع داخلی ایالات متحده و کاهش رقابت خارجی بود، اما واکنش نزولی بی سابقه بورس آمریکا نشان داد؛ شرکتهای بزرگ این کشور، به رخدادهای اقتصادی سطح بین الملل و روابط تجاری جهانی وابستگی شدیدی دارند.
از سویی دیگر ترامپ قصد داشت؛ رقابت داخلی را تقویت کند و از صنایعی مانند فولاد و آلومینیوم، که تحت فشار واردات ارزان بودند؛ حمایت کند؛ بنابراین تعرفهها باعث رقابتیتر شدن محصولات داخلی به دلیل گرانی محصولات وارداتی میشود. در پی این اقدام، افزایش تولید داخلی و ایجاد اشتغال برای برخی بخشها به وجود خواهد آمد؛ اما جامعه آمریکایی به دلیل افزایش نرخ تورم اخیر، شرایط پذیرش این رخداد و صرف زمان را نداشته و اعتراض به شرکتهای تجاری متوسط و اقشار مختلف جامعه نیز سرایت کرد.
واکنش خطرناک رکودی
کاربرد تعرفههای ایالات متحده آمریکا، در سال ۱۷۸۹ به صورت یک قانون شکل گرفت تا نمایانگر تعامل میان حمایتگرایی و آزادسازی تجاری باشد و تا به امروز نیز در رسالت خود برای تقویت اقتصاد آمریکا، موثر واقع شده بود؛ اما نحوه تعرفه گذاری اعلامیه دوم آوریل، شکل جنگی تجاری به خود گرفت و نگرانیهایی را به وجود آورد.
البته قانون تعرفه اسمووت-هاولی در سال ١٩٣٠ نیز اوج حمایتگرایی را رقم زد و با افزایش تعرفهها بر بیش از ٢٠،٠٠٠ کالا، به تشدید رکود بزرگ از طریق واکنشهای تلافیجویانه تجاری منجر شد و اکنون نیز واکنش چین با اعمال تعرفه ۳۴ درصدی مقدمه تکرار آن رخداد به نظر میرسد.
از سویی دیگر ترامپ معتقد است؛ با اعمال تعرفهها بر ۱۸۰ کشور، دارای ۱۸۰ کارت برای مذاکره بوده و این کشورها برای تغییر شرایط به پای میز مذاکره آمده و میتوان موضوعات تجاری را مطرح، چانه زنی و قراردادهای تازهای نیز منعقد کرد.
شاید برای برخی کشورهای، میزان تعرفهها مهم باشد، اما موضوع اصلی تعرفه ها، کالا بوده و نمیتوان حتی با کشور فقیری مانند کامبوج، چانه زنی اقتصادی موفقی داشت، زیرا آمریکا نیازمند به قهوه و موزی بوده که تولید آن را قادر نیست.
اتفاق بدتر اینکه برخی کشورها قدرت واکنش به این کنش ترامپ را دارند و اگر آنها نیز تقابل تعرفهای را آغاز کنند، شکست در نبرد اقتصادی ترامپ رقم زده خواهد شد؛ بنابراین پیشنهاد میشود که ترامپ از جنگ تعرفهای کنار بکشد و به جای تقابل تعرفهای به تعامل اقتصادی روی آورد.
همچنین میزان تورم و رکود در جهان امروز دیگر بسته نبوده و آمریکا را در بازه زمانی میان مدت متاثر ساخته و هزینههای اقتصادی را برای دولت مذکور به همراه میآورد.
از سویی دیگر و با رواج جنگ تعرفهای، صنایع بزرگ آمریکا مانند دارویی، خودرویی و لوازم الکترونیک متکی به واردات، پیچیدهترین روزها را تجربه خواهند کرد و ورشکستگیهای بیشتری را نسبت دیگر صنایع شاهد میشوند.
به همین منظور کارتهای بازی ترامپ عملا رو شده و این بازی، سوخته به شمار میرود. هرچند هدف اصلی ترامپ تقویت صنایع داخلی، کاهش کسری تجاری و بازسازی روابط تجاری به شمار میرود، اما واکنش سریع کشورها و بازارهای پولی و مالی در اولین روز معاملاتی، نشان از چالش بزرگی دارد که تداوم آن افزایش افسارگسیخته قیمت ها، اقدامات تلافی جویانه اقتصادیهای بزرگ و رکود جهانی را رقم خواهد زد.