سفر به جنوب ترند شد/ هزینه های سفر سر به فلک زد
به گزارش نبض بازار جنوب ایران و استان هرمزگان در یک دهه اخیر به مقصدی جذاب برای گردشگران بدل شده است. همین موضوع سبب شده خانوادههای ایرانی به چهار شکل به این استان سفر کنند. اولین آنها سفر با وسیله نقلیه شخصی است، این شیوه سفر هزینههای مرتبط با حملونقل را کاهش میدهد. با این حال سفر با ماشین شخصی دشواریهای خود به لحاظ دوری مسافت دارد، همچنین به واسطه دوری، میزان روزهای سفر افزایش پیدا میکند و در کنار آن باید اقامت در استانهایی مانند یزد و … را هم به آن افزود.
دومین شکل سفر با وسایل حملونقل عمومی است. منتها انتخاب این گزینه یک چالش اساسی دارد؛ یافتن بلیت! این موضوع به ویژه در مورد قطار برجستهتر است و بسیاری از یافتن بلیت قطار ناامیدند. در مورد هواپیما هم وضعیت چندان مساعد نیست، ضمن اینکه بلیت اتوبوس هم در سالهای اخیر با یک مشکل جدی مواجه شده و آن هم باز شدن امکان خرید آنلاین ۲۴ ساعت پیش از سفر است. برای مقاصدی مانند جنوب که باید رزروها انجام شده و مرخصیها هم گرفته شوند، عملا این گزینه برای گردشگران بیفایده است.
مجموع این مشکلات باعث شده برخی خانوارها گزینه سومی را برگزینند که همان سفر گروهی است. در این شکل سفر یکی از همسفران اتوبوسی را کرایه کرده و کار رزروها را انجام میدهد. این شیوه از گردشگری البته مشکلات خود را دارد؛ یافتن یک نفر از جمع که این مسوولیت را به عهده بگیرد چندان ساده نیست. دوم اینکه ممکن است برخی مقاصد گردشگری از فهرست بازدید جا بیفتند یا به واسطه عدم آشنایی وسیله حملونقل چندان مناسب نباشد یا تجمیع همه سلایق و راضی نگه داشتن همه در نهایت اتفاق نیفتد.
چالش شکل سوم را یک گزینه برطرف میکند؛ سفر با تور. در این شکل سفر آژانس گردشگری ریسکهای مرتبط را کاهش میدهد، مقاصد اصلی را در سفر میگنجاند، راهنمای گردشگری جاذبهها را معرفی میکند و رزرو و … نیز توسط آنها انجام میشود. با این حال هزینه این سفرها نسبت به سایر اقسام سفر بیشتر است و همین موضوع سبب شده با وجود راحتی این گزینه نیز در دسترس محدودی از ایرانیان علاقهمند به سفر جنوب باشد.
در این گزارش ضمن بررسی چهار شکل سفر به جنوب و استان هرمزگان، هزینه هر یک را برای یک خانواده سه نفره برآورد کرده و در ادامه با توجه به هزینههای مختلف، بررسی کردهایم که کدام شکل سفر برای اغلب خانوارهای ایرانی امکانپذیر است.
هزینه های سفر
اصلیترین هزینههای سفر به جنوب هزینه حملونقل و اقامت است. اگر فرض بگیریم هر ماشینی حدود ۲۰۰ لیتر بنزین برای رفت و برگشت نیاز داشته باشد آنگاه هزینه سوخت ماشین برای این خانواده سه نفره حدود ۶۰۰ هزار تومان خواهد بود. آنها برای گشتزنی در جزایر هم البته باید هزینه کنند، هزینه کشتی برای دسترسی به جزایر بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار تومان به ازای هر نفر هزینه دارد. بنابراین این خانواده سه نفره برای رفتن به دو جزیره حداقل نفری ۳۰۰ هزار تومان باید بپردازند که هزینه آنها به حدود یک میلیون تومان برای یک مسیر و همین حدود برای برگشت میرسد. هزینه خوراک و اقامت از دیگر مواردی هستند که در این سفر باید برای آنها هزینه کرد. به شکل متوسط هزینه اقامت در این جزایر به نفری یک میلیون تومان میرسد. که اگر سه شب را در نظر بگیریم این رقم ۹ میلیون تومان خواهد بود. گشتهای داخلی جزیره نیز هزینههای خود را دارد. برای گشتزنی باید ماشین اجاره کرد که آنها هم هزینه جدای خود را دارند، البته میتوان ماشین را با شناور به جزیره برد و هزینههای این بخش را کاهش داد و در مقابل برای بردن ماشین حدود یک میلیون تومان پرداخت. در موضوع خوراک نیز اگر فرض بگیریم برای ناهار و شام به شکل بسیار حداقلی هر کدام ۲۰۰ هزار تومان هزینه شود و صبحانه را ۱۰۰ هزار تومان در نظر بگیریم آنگاه این خانواده سه نفری برای سه روز دست کم ۴.۵میلیون تومان باید برای خوراک هزینه کند. بدون در نظر گرفتن سوغات و سایر خریدهای تنقلات و … این خانواده سه نفره با ماشین شخصی برای یک سفر رفت و برگشت به هرمزگان و دو جزیره باید حداقل ۱۶ میلیون تومان هزینه کند.
فرض بگیریم این سفر با وسیله حملونقل عمومی یعنی قطار انجام شود، اگر خانواده خوششانس باشد و بتواند بلیت برای خودش و ماشین پیدا کند، آنگاه به جای ۵۰۰ هزار تومان هزینه رفت و آمد باید ۶و نیم میلیون تومان هزینه کند که مجموع هزینهها به ۲۲ میلیون تومان میرسد. چنانچه گزینه هواپیما مدنظر باشد، در ایام تعطیلات بلیت پرواز به قشم به ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان میرسد. بنابراین هزینه رفت و آمد هر نفر حدود ۶ میلیون و ۴۰۰ و برای یک خانواده سه نفره ۱۹ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان خواهد بود. در عین حال به این هزینه باید گشتهای جزیره را هم افزود. به این ترتیب ۳۶ میلیون تومان هزینه یک تور با هواپیما به استان هرمزگان است.
در حالت سوم که سفر به شکل گروهی انجام میشود، هزینه روزانه حدود یک میلیون تومان برای وسیله حملونقل عمومی خواهد بود. همچنین رفت و آمد زمینی میزان روزهای در سفر را حداقل ۵ روز افزایش میدهد. بنابراین این خانواده سه نفره ناچار میشود ۱۵ میلیون تومان برای رفت و آمد هزینه کند که آنگاه جمع هزینهها با ۱۰ میلیون افزایش به ۳۲میلیون تومان آن هم به حداقلیترین شکل میرسد. گزینه چهارم سفر با تور است. یک تور به سه جزیره هرمز، هنگام و قشم که دو شب آن اقامت در اتوبوس و دو شب هم در اقامتگاه بومگردی است به ازای هر نفر ۱۳میلیون و ۸۵۰ هزار تومان است. چهار وعده صبحانه و سه وعده ناهار توسط تور ارائه میشود و باقی وعدهها با گردشگر است. به این ترتیب این خانواده سه نفره باید حداقل ۳میلیون تومان بابت غذا در نظر بگیرد و هزینه این تور برایش از مرز ۴۱میلیون تومان هم میگذرد.
سهم سفر در سبد معیشت
اگر این اعداد برآورد شده را در کنار هزینهای که یک خانواده تهرانی برای سفر در نظر میگیرد بگذاریم آنگاه وضعیت روشنتر میشود. معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران سال گذشته گزارشی با عنوان «بررسی الگوی مصرف و درآمد خانوارهای استان تهران» منتشر کرد. در این گزارش آمده بود که در نتیجه تورم مسکن و رشد سایر هزینههای ضروری خانوارها، سهم بهداشت، تفریح، آموزش و پوشاک در سبد هزینه خانوار نیز بین سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۱ کاهش پیدا کرده است. این گزارش توضیحی درباره تفکیک موارد محل خرج این ۱۹۶ میلیون تومان آورده بود که ۳۷.۸۸درصد برای مسکن، سوخت و روشنایی،۳۲.۴۶درصد برای هزینههای خوراکی و دخانی، ۹.۷۶درصد هزینههای متفرقه، ۸.۳۹درصد حملونقل و ارتباطات، ۳.۹۶درصد بهداشت و درمان،۱.۸۴درصد پوشاک و کفش، ۲.۴۶درصد لوازم خانگی و هزینههای نگهداری آن، ۱.۷درصد غذاهای آماده، رستوران و هتل، ۰.۵۴ درصد مربوط به تحصیل و آموزش،۰.۷۲درصد و۰.۳۰درصد مربوط به فروش کالاهای بادوام و سایر هزینهها میشود. در این شرایط طبیعی است که گردشگری هم به محاق برود و سهم بسیار ناچیزی را به خود اختصاص دهد. به عنوان مثال اگر سهم۰.۷۲درصدی تفریحات و سرگرمی را در کل هزینه سالانه خانوار در نظر بگیریم به عدد یک میلیون و ۶۵۰هزار تومان در آن سال میرسیم. چنانچه به این مبلغ هزینهکرد غذاهای آماده، رستوران و هتل با سهم۱.۷ درصدی را که معادل ۳ میلیون و ۹۱۰هزار تومان میشود بیفزاییم، به عددی در حدود ۵.۵ میلیون تومان میرسیم. این رقم با احتساب تورم سالهای اخیر، به قیمتهای امروز، رقمی در حدود ۱۰میلیون تومان میشود که به معنای بودجه کنونی خانوارها برای سفر است.
ایده اشتباهی متولی توریسم
اگر این عدد را با اعدادی که در بالا برای چهار شیوه سفر توضیح دادیم مقایسه کنیم به این نتیجه میرسیم که عملا انجام یک سفر متعارف برای یک خانواده آن هم به مقصدی مانند جنوب ناممکن است. نتیجه اینکه خانواده تصمیم میگیرد با حذف گزینه اقامت و چادرخوابی بخشی از هزینهها را کاهش دهد، به علاوه به جای صرف غذا یا خرید از مردم محلی، برخی خانوارها تمام وعدههای غذایی و مایحتاج را از خانه برمیدارند که همین موضوع سبب میشود مقاصد گردشگری جنوب در ایام تعطیل شلوغ شود، اما سهم مردم محلی از اقتصاد گردشگری در عمل بسیار محدود باشد.
در این شرایط متولی گردشگری باید به جای ایده ۱۵ میلیون گردشگر خارجی، فکری به حال توریسم داخلی به عنوان پیشران و اولویت در گردشگری ایران داشته باشد تا خانوار ایرانی بتواند حداقل یک سفر متعارف به مقاصد پرطرفدار گردشگری برود و برای این سفر ناچار نباشد پسانداز خانواده را صرف کند.
منبع: دنیای اقتصاد