توافق بزرگ در راه است؟ جزئیات به زودی فاش میشود!

به گزارش نبض بازار اکسیوس، رسانه اسرائیلی که بر روی موضوع مذاکرات هستهای ایران هم متمرکز است، مدعی شده که ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، به رهبر ایران نامهای نوشته و گفته است که به دنبال یک توافق هستهای با ایران است.
این نامه به دلایل مختلف، بیش از هر چیز یک عملیات روانی است و نه یک اقدام صادقانه سیاسی؛ برخی از این دلایل به این نحو است:
1- مهمترین دلیل این است که اساساً «توافق»ی که ترامپ مدعی آن است، حتی توافقی بالاتر از صورت مسئله ادعایی آمریکا، سالهاست که روی میز است!
دولت جدید آمریکا مدعی است که دغدغهاش درباره ایران، دستیابی به بمب هستهای است! اگر این دغدغه را ایران در توافق مرتفع کند، رضایت حاصل میشود و تحریمها هم احتمالاً کاهش مییابد!
برجام توافقی بود که با اعطای امتیازات سنگین از ناحیه ایران به طرف آمریکایی در سال 1394 شمسی(2015میلادی) منعقد شد. ایران طبق این توافق، نه تنها نظارتهای بیسابقه و استثنایی(پروتکل پلاس) را بر برنامه هستهای خود پذیرفت، بلکه خود را از بعضی حقوق مسلّم هم بعضاً تا 25 سال و حتی در برخی موارد به صورت ابدی محروم کرد. توافق به نحوی بود که آمریکاییها میگفتند حتی اگر ایران عزم بمب هم بکند، آمریکا یک سال برای مقابله با ایران فرصت دارد!
با چنین وضعیتی، اگر ترامپ در دغدغهی خود صداقت دارد، چنین توافقی که رضایت آمریکا را تضمین کند، از سال 94 روی میز است و اساساً نیاز به یک ماراتن و نامههای فانتزی هم نیست. آمریکا همکار سختی پیش رو ندارد، به طور کامل به برجام برگردد و همهی تعهدات خود را عملیاتی کند!
2- آمریکا -حداقل در برهه حاضر- واقعاً به دنبال توافق نیست؛ امّا روی جنگ شناختی و عملیات روانی علیه ایران حساب کرده است. بویژه اینکه میداند رمانتیکها و سادهسازان و همکارانی هم در داخل ایران دارد که برای نامهها، حتی اگر عملیات روانی باشد، غش و ضعف میروند.
همچنانکه پیشتر هم در یادداشت دیگری مشخصات رمانتیستهای ایران در سیاست خارجی را فهرست کرده بودیم، این گروه، صرف نظر از «محتوا»، صرفاً عاشق «فرم» است؛ یعنی مهم نیست که نامهای که دریافت میکند چه محتوایی دارد، و یا وقتی طرف مقابل از «مذاکره» سخن میگوید منظورش تسلیم است یا واقعاً گفتگوی برابر میخواهد؛ همینکه نام نامه یا مذاکره برده شد: «خبرش بگو که جان را بدهم به مژدگانی»!
بنابراین آمریکاییها میدانند که همین اسم نامهنگاری میتواند به تولید یک فشار از ناحیه رمانتیستها و سادهلوحها علیه منافع ملی تبدیل شود؛ بنابراین بدون کمترین هزینه، یک کمپین برای خود در داخل درست میکنند!
3- نامهنگاری و ریاکاری در تاریخ همین یکی دو دهه اخیر آمریکا بیسابقه نیست؛ مثلاً اوباما هم سال 88 در چند نوبت مدعی بود که دیگر از خر آشوب طلبی و تغییر ساختار سیاسی در ایران پایین آمده و میخواهد گذشته را جبران و با ایران توافق کند؛ اما همین که شورش 88 به وقوع پیوست، به یکباره دوباره فیل مست او یاد براندازی کرد و بعد هم که فتنه ناکام ماند، برخلاف ادعای پیشین، سنگینترین تحریمها را علیه مردم اعمال کرد.
این واژهی «علیه مردم» اینجا شعار نیست، بلکه خود دست اندرکاران اصلی تحریمی آنها، بویژه ریچارد نفیو، معمار تحریمها، بعداً در کتابشان(هنر تحریمها) نوشتند که تحریمها مشخصاً مردم را هدف میگرفت تا از طریق زخمی که به آنها میزند و درد جانکاهی که به زندگی آنان وارد میکند، فشار به حاکمیت مضاعف شود.
بنابراین اگر آن نامه، صادقانه بود، این دروغ ترامپ را هم میتوان راست انگاشت!
منبع تسنیم