«بیمه پاسارگاد» چطور راه خود را از رقبا جدا کرد؟
به گزارش نبض بازار، شاید تعداد شرکتهایی که نسبت به برنامه ارائه شده کسب و کاری از تعهد مطلوبی برخوردار بوده اند زیاد نباشد، اما قطعا نمونههایی از آن در صنعت بیمه کشور وجود دارد.
همین موضوع را شاید به بتوان به رقابت پیچیده شرکتهای بیمه در برخی رشتهها مرتبط دانست. شرکتهایی که برنامههای خود را با رویکردهای متعددی تعریف میکنند، اما در میانه کار اجرا با انحراف از معیارها مواجه میشوند.
از سوی دیگر در سالهای اخیر نیز کمتر با گزارشات نظارتی از سوی نهاد ناظر مواجه بوده ایم که نشان دهد کدام یک از شرکتها به برنامه کسب و کاری ارائه شده خود دستکم در سه سال گذشته پایبند بوده اند. حتی بیمه مرکزی با وجود تاسیس مرکز مطالعات ریسک نتوانسته است با ارائه گزارشهای معتبر در زمینه شناسایی نااطمینانیها و چالشهای احتمالی برای بازیگران این صنعت وضعیت آینده را دقیقتر ترسیم کند؛ بنابراین هرچند که بیمه مرکزی افزایش تعداد شرکتهای بیمه را به عنوان یک راهبرد در دستور کار خود داشته است، اما بررسی وضعیت شرکتهایی که حداقل در ۵ سال گذشته تاسیس شده اند نشان میدهد آنها نیز نتوانسته اند رویکردهای جدیدی را برای صنعت بیمه کشور به ارمغان بیاورند.
شاید از همین منظر بود که وزیر اقتصاد در سخنرانی اخیر خود در مراسم معارفه رئیس کل بیمه مرکزی پیشنهاد ادغام برخی شرکتها را مطرح کرد هرچند که پیش از سخنرانی او نیز زمزمه ادغام برخی شرکتهای بیمه که دارای سهام داران نیروهای مسلح بودند، شنیده میشد.
اما یکی از نمونههایی که توانسته با پایبندی به برنامه کسب و کاری خود به عمق بازار بیمههای عمر در کشور بیافزاید بیمه پاسارگاد است.
حالا و همزمان با کسب پرتفوی ۸۲۰۰ میلیارد تومانی در بازار بیمه کشور تنها در ۶ ماهه گذشته، رفتارهای اخیر بیمه پاسارگاد نشان میدهد که این شرکت بیمهای وارد مرحله جدیدی از جایگاه یابی برند هم شده است.
اصولا شرکتهایی وارد مرحله جدید جایگاه یابی برند میشوند که از مرحله حسابداری سرمایه عبور کرده اند و راهبرد مسئولیت اجتماعی در حوزه روایتگری جدیدی از برند خود را در پیش میگیرند.
حالا پاسارگاد ساختمان خود را تغییر داده و با این حرکت، پاسارگاد نشان میدهد که علیرغم «تجربه طولانی» و جایگاه پایدار، همچنان به دنبال «تحولات اساسی و همگام با نیازهای نوین مشتریان» است. این تغییر، گام تازهای در جهت تثبیت پاسارگاد به عنوان یکی از پیشروان بازار بیمه در ایران و نشاندهندهی آمادگی این شرکت برای ورود به عرصههای جدید و رقابتهای بزرگتر در صنعت بیمه کشور است.
بررسی این روند نشان میدهد که «پاسارگاد» احتمالا در نظر دارد از مرحله ارائه خدمات به مشتریان خود اقدام به فروش تجربه به مصرف کننده نهایی کند. از دهه ۹۰ میلادی به این سو بسیاری از شرکتهای بزرگ جهانی مانند فیلیپ موریس و پروکتر اند گمبل به این نتیجه رسیدند که برای دست یابی به غایت مطلوب دنیای برندینگ به جای فروش کالا، جایگاه و تجربه شرکت را به مشتریان خود عرضه کنند.
همین ظرافت در تصمیم گیری بود که جایگاه این شرکتها را در جهان به عنوان یک مزیت رقابتی پایدار تثبیت کرد. اگر همین تجربه را در ایران و در حوزه بازارهای تامین اطمینان شبیه سازی کنیم به روشنی قابل درک است که بیمه پاسارگاد نیز همین رویه را در پیش دارد.
وضعیت اقتصادی کشور و ضرورت طراحی مدلهای اقتصادی خانوار متناسب با این شرایط و برای سنین بازنشستگی سبب شده تا فروش بیمههای زندگی از مرحله ارائه خدمت فراتر رفته و تنها انتقال تجربه است که میتواند به عنوان یک مزیت رقابتی به خدمت مصرف کننده نهایی درآید.
امروزه دیگر مصرف کننده نهایی به درستی میداند که سرمایه گذاری در بیمههای عمر و پس انداز دارای ظرافتهایی همچون مقابله با ریسک تورم و بقا برای ارائه دهنده خدمت است.
اگر بخواهیم افتتاح ساختمان جدید پاسارگاد را در قالب بخشی از روایت گری برند این شرکت تصور کنیم، این اقدام هرچند که در نگاه اول صورت مسئلهی سادهای به نام یک تغییر فرمی شرکتی است، اما این حس را به جامعه اقتصادی کشور القا میکند که راهبردهای افزایش تاب آوری هوشمندانه در این شرکت در حال اجراست، نکتهای کلیدی که میتواند سرنوشت باورپذیری را برای ارائه خدمت بیمه عمر و سرمایه گذاری به کمال برساند و مصرف کننده نهایی با آرامش در پی کسب حداکثری سود در پذیرش این خدمت باشد.
کارشناسان اقتصاد توسعه بر این باورند که یکی از مهمترین تهدیدهای زیست تورمی تغییر سبک زندگی جامعه از یک زندگی آینده نگر به یک زندگی حال نگر است. بر اساس این ادعا از منظر جامعه تورم عامل از بین رفتن ارزش دارایی و ایجاد ریسکهای متفاوت است، از همین رو در زیست شناسی تورمی افراد است که یک دارایی مولد را برای توسعه قدرت اقتصادی در آینده تبدیل به یک دارایی غیر مولد با قدرت نقد شوندگی بالا تنها برای شناور ماندن بر مدار تورم جا به جا میکنند. از همین رو جامعه به جای سرمایه گذاریهای بلند مدت مولد به سمت رفتارهای مصرف گرایانه غیر مولد روی میآورد.
در یک نگاه ساده و با فرض پذیرش این ادعا جایگاه بیمههای زندگی دیگر مفهوم خاصی ندارد از همین روست که رئیس کل بیمه مرکزی نیز چندی پیش اذعان کرد جایگاه این خدمت در سبد بیمهای کشور به ۳ دهم درصد کاهش یافته در حالی که متوسط جهانی نزدیک به ۳ درصد است.
در چنین شرایطی و برای ترمیم این شکاف اگر شرکتهای بیمه با ارائه راهبردهای آینده نگرانه نسبت به اغنا جامعه در پذیرش جایگاه آنها در مناسبات اقتصادی آینده گام بر دارند قطعا میتوانند در ایجاد بسترهای مناسب برای ایجاد آرامش در اقتصاد آینده خانوار نقش آفرینی کنند. از منظر معماری برند این فرآیند و تحقق این ادعا جهان جدیدی را به نام Love Market به روی تامین کنندگان بازارهای اطمینان بخش باز خواهد کرد.
شاید پذیرش این ادعا در صنعت بیمه کمی مشکل باشد، اما امروزه باید پذیرفت که خریدار خدمت عمر و سرمایه گذاری با وعدههای امروز یک شرکت اقدام به خرید نمیکند، بلکه رفتارهای متناسب با تاب آوری هوشمندانه را برای تصمیم گیری، مد نظر قرار میدهد.
بیایید داستان افتتاح ساختمان بیمه پاسارگاد را از منظری دیگر مورد بازبینی قرار دهیم آنجا که در حوزه برندینگ فرض بر این است که برند آن کالا یا خدمتی نیست که در دستان ما قرار دارد، برند آن اثری ست که ارائه دهنده آن در ذهن ما خلق میکند. با این فرض اینگونه تصور کنید که پاسارگاد در تلاش است تصویر ذهنی جامعه از آینده را به نحوی مطلوب روایت کند.