پشت پرده استقبال پرشور از همه روسای جمهور در سفرهای استانی!
به گزارش نبض بازار، تا بوده در این مملکت هر رئیس جمهوری سفر استانی داشته است استقبال پرشوری هم از او شده است، گرانی، تورم، نارضایتی مردم و خلاصه هیچ چیز روی کم و زیاد شدن استقبال تاثیر جدی نداشته است.
عکاس روزنامه هم میهن در یادداشتی در این روزنامه به مقایسه استقبال از روسای جمهور فعلی و پیشین پرداخت و نوشت: عکس استقبال از همه رئیس جمهورها یک جور است: پرشور!
روزنامه هم میهن با اشاره به عکس گوشه تصویر (استقبال از رئیسی در مسیر ارگ تبریز) نوشت:
وضعیتی که در این عکس میبینید را تقریباً همه رئیسجمهورهای ایران تجربه کردهاند. یعنی هر بار که رئیسجمهور از پایتخت خارج میشود، مردم شهری که میزبان هستند به دیدار او میروند و به شکلی ابراز علاقه میکنند.
بازتاب این ابراز علاقه هم به شکل گسترده در رسانهها پخش میشود. فرقی هم نمیکند میزان مشارکت در انتخابات ۴۸ درصد باشد، یا ۸۵ درصد. نگارنده در دولتهای پیشین همراه رئیسجمهورهای وقت، چندباری به سفر استانی رفته است.
اما یک بار زمان تبلیغات انتخاباتی در برنامهای فشرده به همراه تعدادی عکاس و خبرنگار همراه رئیسجمهور به چند استان سفر کردیم. سفر سختی بود و بهمعنای واقعی کلمه پوست تیمِ همراه کنده شد. آنقدر که دو روز تمام صبحانه و ناهار و شام را در هواپیما خوردیم. قصه همه شهرها هم شبیه هم بود. رئیسجمهور بعد از پیاده شدن از هواپیما مورد استقبال بزرگان استان قرار میگرفت و بعد تعدادی عکاس و فیلمبردار عقب وانتی سوار میشدیم و جلوی ماشین رئیسجمهور راه میافتادیم و تولید محتوا میکردیم.
قصه همه استانها شبیه هم بود و استانداری و فرمانداری و هلال احمر و... مسئول مراسم استقبال بودند. در مسیر رسیدن تعدادی از مردم خودشان را جلوی ماشین رئیسجمهور میانداختند و نامهای یا درخواستی را به او میرساندند. رئیسجمهور هم رو به جمعیت لبخند میزد و دستی به نشان دوستی تکان میداد. بعد از مسیر فرودگاه به مکان سخنرانی میرسیدیم و...
در یکی از استانها بعد از مسیر فرودگاه به استادیومی رسیدیم که جمعیت زیادی روی سکوها ننشسته بود. استادیوم خالی بود و میخواستم جایی پیدا کنم تا عکس ویژهای بگیرم. با یکی از اعضای اجرایی مراسم، نیمچهصمیمیتی پیدا کرده بودم. سر حرف را باز کردم و پرسیدم، اگر کسی به استادیوم نیاید چه باید کرد؟ نگاه عاقل اندر سفیهی کرد و گفت اگر نتوانیم دو هزار نفر را نیم ساعته به اینجا بکشانیم، به چه درد میخوریم؟ تلفن را از جیب کتش درآورد سر سه چهار نفر داد زد.
نیم ساعت نشده استادیوم شهر جای سوزن انداختن نبود. مجری پشت تریبون رفت و ورود رئیسجمهور محترم و مردمی را به شهر خیرمقدم گفت. از آن روز به بعد هر بار که به عکسهای مراسم استقبال نگاه میکنم، یاد آن روز میافتم. کاش یک نفر پیدا شود و سود و زیان این سرمونی تکراری را بررسی کند.