الهام علیاف به چه پشتوانهای ایران را تهدید میکند؟
به گزارش نبض بازار، یک کارشناس مسائل قفقاز معتقد است پشت پرده تهدید ایران از سوی الهام علی اف، به سرمایه گذاریهای گسترده جمهوری آذربایجان بازمیگردد.
تقریبا دو سال و نیم از پایان جنگ دوم قره باغ میان ارمنستان و آذربایجان میگذرد، اما تنشها بین تهران و جمهوری آذربایجان نه تنها فروکش نکرده بلکه شدت هم گرفته است.
به گفته حامد خسروشاهی، پژوهشگر مسائل قفقاز در اندیشکده جریان، این تنشها تا جایی پیش رفت که الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان این روزها با ادبیات تندی درباره مقامات ایرانی صحبت میکند.
خسروشاهی در پاسخ به اینکه علیاف به چه پشتوانهای به جنگ لفظی و تهدید ایران روی آورده است، به سیاست باکو در سرمایهگذاریهای گسترده کشورهای اروپایی و حتی اسرائیل در این کشور اشاره کرد و گفت رئیسجمهور آذربایجان در ۳۰ سال گذشته پس از جنگ اول قرهباغ با ارمنستان روی منابع نفتیاش در خزر یک سرمایهگذاری گسترده انجام داد و درآمدهای بسیاری کسب کرد.
به گفته این کارشناس، باکو سپس به خریدهای تسلیحاتی گسترده روی آورد و امروز به پشتوانه همین امکانات نظامی و ارتباط به کشورهای غربی و اسرائیل برای ایران شاخ و شانه میکشد.
چشمان کورت را باز کن!
آیا ایران نبود که در جنگ اول قره باغ با حمایت های مستشاری خود به پدر الهام یعنی حیدر علیک کمک های فراوان مستشاری مرد و جلوی سقوط بادکوبه را گرفت؟؟؟
مردم اردبیل و حاشیه رودخانه رودخانه ارس شاهدند که ایران برادرانه و بدون پرداخت هیچگونه عوارض,
حدود ۳۰ سال است که اجازه می دهد کامیون های سوخت از بادکوبه وارد ایران شود و با مستهلک کردن جاده های ایران و مزاحمت روزانه برای مردم استان های مرزی به نخجوان سوخت برسانند.
در هنگام محاصره نخجوان توسط ارمنستان،
ایران آنقدر کمک غذایی به مردم نخجوان کرد که صدای مردم مهمان نواز آذربایجان غربی هم درآمد!
اگر ایران واقعا به ارمنستان کمک تسلیحاتی تا قبل از افشای رابطه صمیمانه الهام ضد شیعه و صهیونیست ها و همکاری با آنها و داعشی ها در حملات تروریستی به اصفهان و شاهچراغ شیراز می کرد که آذربایجان شمالی با آن سربازان مست و رقاص اش نمی توانستند بدون کمک ترکیه اسرائیل و ترکیه به پیروزی برسند!
آیا مقام معظم رهبری و چهار امام جمعه محترم استانهای اردبیل، آذربایجان های شرقی و غربی، و زنجان و نمایندگان محترم آنها، همگی در جنگ دوم قره باغ نگفتند که «قره باغ جزو سرزمین اسلام است و بایستی به آذربایجان» برگردانده شود؟؟؟
مگر خود الهام نگفت که ایران در جنگ دوم قره باغ از ارمنستان حمایت نکرد و مرزهای هوایی خود را به روی ایروان بست و حتی از ایران تشکر هم کرد؟
چرا این قدر ناشیانه دروغ می گویید؟؟؟
آدم های نژادپرست دین که ندارند، حداقل انسان و آزاده باشید!
البته پ ضد البته روشن است که از این پس، الهام کافر ضددین،
روی دیگر ایران را پس از افتخارش به رابطه با اشغالگران قدس خواهد دید و از این پس شما نژادپرستان متوهم خواهید دید که اگر ایران مقتدر که عربستان سعودی را با نابودی یک لحظهای نیمی از تاسیسات نفتی اش آن هم نه توسط خودش بلکه توسط یمنی ها به دست به پای میز مذاکره و تسلیم آورد
اراده کند که به ارمنستان کمک بکند چه نتایجی را در بر خواهد داشت.
که در آن زمان دیگر پشیمانی سودی در بر نخواهد داشت.
سرمایه گذاران خائن به ایران در ترکیه و آران تا به حال تلاش فراوان کرده بودند که مردم ایران را از خطر همکاری الهام با صهیونیسم ناآگاه نگه دارند و آنها را بفریبند. ولی اشتباه کردند و نتایج معکوس آن را می بینند!
همین الان، موج ترس و وحشت از احتمال جنگ یا «محاربه» به اصطلاح بادکوبه ای ها سرتاسر آذربایجان شمالی را فراگرفته است و هنوز هیچی نشده آمار گردشکران رو به کاهش گذاشته است و بالطبع این امر روی سرمایه گذاری در آنجا تاثیر منفی می گذارد.
اگر خدای نکرده آتش جنگ افروخته شود خواهید دید امواج صدها هزار نفری از مردم بیگناه بادکوبه، شکی و گنجه چگونه به سوی گرجستان و داغستان روسیه خواهند گریخت و یک سرزمین سوخته را بر جای می گذارند.
واقعیت این است طرفداری از ارمنستان از هر لحاظ به ضرر ایران خواهد بود
بحث دالان زنگه زور میتواند بهترین موقعیت برای تجارت ایران باشد
تهدید مداوم آذربایجان جز نفرت پراکنی هیچ منفعتی برای ایران ندارد
برای مخالفت با احداث لوله دریایی زیر آبی ترانس کاسپین بین ترکمنستان و قزاقستان از یک طرف و بندر سنگاچال آذربایجان شمالی از طرف دیگر،
به دلیل ملاحظات امنیتی و مخاطرات شدید زیست محیطی!
خوشبختانه ایران و روسیه که در این خصوص هم نظر هم هستند، می توانند طبق معاهده ۱۹۲۱ آن را وتو کنند!
با این اقدام، تمام تلاش های الهام و اردوغان برای دور زدن ایران و روسیه عقیم و خنثی خواهد شد.
با توجه به شبکه کامل ریلی شمال ایران که به راحتی قابل اتصال به افغانستان، ترکمنستان، بنادر روسیه، آذربایجان شمالی، ارمنستان، نخجوان و ترکیه است، ایران بایستی ضمن مخالفت شدید با احداث لوله نفت و گاز زیر دریایی ترانس کاسپین و سپس از طریق دالان زنگزور-سیونیک به نخجوان،
اولا تاکید کند که در صورت استفاده همه این کشورهای نامبرده، چین، پاکستان و اتحادیه اروپا از خطوط ریلی ایران، آنها می توانند بدون هیچ مشکلی تجارت خود را فقط با یک کشور آنهم کشور امن ایران و نه چند کشور کوچک ضعیف و با آینده امنیتی نامعلوم آسیای میانه و قفقاز جنوبی انجام دهند!
در ضمن، آذربایجان شمالی هم اکنون از طریق گرجستان به ترکیه وصل است.
اما
اگر می خواهد از طریق جنوب قفقاز نیز به ترکیه وصل شود، بایستی از طریق راهکار عملی و ارزان قیمت سواپ نفتی و گازی با ایران اقدام کند.
زیرا ایران بزرگ و مقتدر، هرگز با احداث لوله های انتقال گاز و نفت از طریق دالان زنگزور-سیونیک به دلیل مخاطرات شدید و راهبردی ژئوپلیتیکی برای امنیت ملی ایران زمین موافقت نخواهد کرد.
عدم به رسمیت شناختن جمهوری مقدونیه!
به طوری که یونان به دلیل ملاحظات امنیت ملی خود، هرگز نامی از «جمهوری مقدونیه» نمی برد و آن را فقط «اسکوپیه» خطاب می کند.
در نتیجه، به دلیل همین فشارهای شدید یونان، مجلس جمهوری مقدونیه ناچار شده است که برای جلب رضایت یونان، نام آن را به جمهوری «مقدونیه شمالی» تغییر دهد.
ایران هم بایستی از این پس از عنوان جمهوری «آران (نام اصلی و تاریخی این منطقه)» یا «بادکوبه» یا جمهوری «آذربایجان شمالی» استفاده کند.
ایران قدرتمند و ابرقدرت منطقه حساب مردم مسلمان استان آران (آذربایجان شمالی) را از الهام صهیونیست کافر بی دین جدا می کند و موشک های نقطه زن ایران به راحتی می توانند ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری در تأسیسات بندری سنگاچال را واقع در ۱۵۰
کیلومتری مرزهای ایران، به یکباره به هوا ببرند و ترکمنستان و قزاقستان مجبور می شوند که از طریق تجارت سواپ با ایران نفت و گاز خود را بفروشند.
زبان «ترکی باستان» یا ترکی باستان شرقی یا ترکی اورخون یا اویغور باستان، اولین طرح موجود در زبانهای ترکیتبار در میان گوکترکها و خانات اویغور بود که از قرن یازدهم تا قرن سیزدهم میلادی به مدت کمتر از دویست سال رواج داشت.
زبان «ترکی باستان» با الفبای اسکاندیناوی (خط رونی) به کار میرفته است.
زبان «ترکی باستان» از شاخه زبانهای جنوبشرقی زبانهای ترکیتبار است که در ردیف زبانهای ترکی اویغوری و جغتایی قرار میگیرد.
زبان ترکی جزو زبانهای «آلتایی» است.
ولی اثبات وجود ارتباط ژنتیکی یا نتیجه تعاملات این زبانها بحث زیادی را در بر دارد.
به نظر میرسد، زبان ترکی غربیترین زبان خانواده «آلتایی» باشد.[۱]
اجداد ترکزبانها، بی شک قسمتی از اتحادیه هونهای آسیایی بودند که در مرزهای چین در قرن سوم قبل از میلاد مشکل ایجاد کرده بودند.[۲]
نوشتار زبان ترکی:
نخستین اسناد مکتوب زبان ترکی به دست آمده از آسیای مرکزی، به زبانهای هند و اروپایی و چینی، نوشته شده بودند.
در زمان اولین خاقان ترک، که در قرن ششم میلادی و در مغولستان امروزی حکومت داشت، ترکی را به زبان ایرانی سغدی مینوشتند.
قدیمیترین سند قابل خواندن زبان ترکی در جهان، مربوط به نوشته اورخون دومین خاقان ترک، است که کمی قبل از ۷۲۰ میلادی نوشته شدهاست.
ویلهلم تامسون در سال ۱۸۹۳ الفبای رونی (اسکاندیناوی) این نوشته را رمز گشایی کرد.[۳]
سه دسته نوشته ترکی وجود دارد:
الف) ۲۰۰ نوشته ترکی باستان به خط رونی که احتمالاً مربوط به قرن هفتم تا دهم است و اکثر اینها در مغولستان پیدا شده است که اینها در قلمروی دومین خاندان ترکها بودند. قسمتی هم در بالای رودخانه ینی سئی در قلمروی قرقیزها پیدا شده است.
مقداری کمی هم از اسناد به خط رونی قابل خواندن در کوههای آلتایی پیدا شده که در قلمروی قرقیزها بود.
۲) نوشتههای اویغوری باستان که در چین امروزی است.
اینها مربوط به قرن نهم میلادی است و به خط اویغوری مانوی، رونی، برهمایی، سغدی، آرامی و تبتی نوشته شدهاست.
۳- نوشتههای ترکی قرن یازدهم میلادی دوره قره خانی به خط عربی.مانند دیوان لغت ترکی- عربی محمد کاشغری.[۴]
***توجه!!!
در هیچکدام از اسناد بی طرف بین المللی، زبان های سومری، ایلامی، اوراراتویی و ماننایی، جزو زبانهای ترکی باستان نیستند!
بر خلاف جعلیات و دروغ پردازی های نژادپرستان، سابقه زبان ترکی قدیمی در آناتولی (ترکیه) به قرن یازدهم پس از میلاد یعنی ۱۰۰۰ پیش بر می گردد و زبان حکومت اوراراتویی که پایتخت آن شهر وان ترکیه امروزی بود، جزو زبان های ترکی باستان در آناتولی، طبقه بندی نمی شود.
در زیر ترجمه فارسی متن انگلیسی دانشنامه بین المللی Wikipedia در همین زمینه را می بینید:
ترکی قدیمی آناتولی [۴] (به ترکی استانبولی: Eski Anadolu Türkçesi , EAT)
مرحله ای از تاریخ زبان ترکی بود که در آناتولی از قرن یازدهم تا پانزدهم میلادی رواج داشت. این گویش به مرور به ترکی عثمانی اولیه تبدیل شد. هر دو این زبانها به خط عربی نوشته میشدند. برخلاف ترکی عثمانی متأخر، زبان آناتولی از حروف مصوت کوتاه استفاده میکرد.
تا سال 1277، زمانی که مهمت اول کارامان به قدرت رسید، زبان فارسی برتری، سلطه و محبوبیت داشت و او با رسمیت بخشیدن به ترکی آناتولی، به مقابله با فارسی پرداخت.[۵] [۶]
Old Anatolian Turkish[3] (OAT, Turkish: Eski Anadolu Türkçesi, EAT) is the stage in the history of the Turkish language spoken in Anatolia from the 11th to 15th centuries. It developed into Early Ottoman Turkish. It was written in the Arabic script. Unlike in later Ottoman Turkish, short-vowel diacritics were used.[4]
It had no official status until 1277, when Mehmet I of Karaman declared a firman in an attempt[5] to break the dominance of Persian:[6]