چاهی به نام نفت پاسارگاد

به گزارش نبض بازار ، ستاره ها باید در خدمت تیم باشند این جمله ی طلایی در مستطیل سبز زیاد شنیده می شود. در اقتصاد نیز بسیاری از شرکتها با جمع کردن مهره های زیاد در ترکیب هیئت مدیره و سهامداران خود سعی در گرفتن بهترین نتیجه دارند اما همیشه اوضاع آنطوری که فکر می کنیم نیست و اگر در اوضاع و احوال اقتصادی که این روزها حال خوبی ندارد تغییر تاکتیک را بلد نباشیم در هر زمینی بازی کنیم بازنده خواهیم بود. تصمیمات سیاسی در بنگاههای اقتصادی همیشه نتیجه ی معکوس می دهد و باید بین رضایت عده ای از یک طرف و کار اقتصادی از طرف دیگر یکی را انتخاب کرد. متأسفانه بسیاری از مراکز اقتصادی که می توانند نقش پر رنگی در نظام پولی و سرمایه ی کشور داشته باشند تبدیل حیاط خلوت شدند تا علاوه بر از دست دادن قابلیتهای خود همراهی مردم را هم نداشته باشند.

نفت پاسارگاد در ترکیب هیئت مدیره و سهامداران خود شرکتهای پر و پا قرصی را می بیند که البته اگر قرار باشد درباره ی سبک و سیاق و کیفیت مدیریت مالی آنها صحبت شود دارای نقاط تاریک زیادی هستند. اما آنچه که برای سایر سهامداران نفت پاسارگاد می تواند جای سؤال باشد این است که چرا با وجود همه ی این اسمها و حمایتها هرگز نتیجه ی قابل دفاعی از نفت پاسارگاد شاهد نیستند؟ آخرین وضعیت مالی این شرکت که مربوط به دیماه است نگرانی های زیادی را به وجود آورده زیرا کاهش هایی که در اکثر شاخص های انان وجود دارد تنها یک پیام را مخابره می کند " تغییر "

آنها که در بازار دوم فرابورس از چندماه پیش تا
کنون وضعیت خوبی را ندارند در تراز مالی هم دچار نوسانات زیادی هستند. به عنوان
مثال از بهمن ماه سال جاری روند معاملات این گروه در بورس در اکثر روزها با کاهش
همراه بوده واگر تغییر قیمت هر سهم را در نظر نگیریم با افزایش تعداد معاملات
تغییر معنادار به معنای بهبود و رهایی از وضعیت موجود مشاهده نمی شود.

در آخرین وضعیت مالی " شباس " ( نماد
نفت پاسارگاد در فرابورس ) اتفاقات بدی را رصد می کنیم. مهمترین آنها کاهش 2 درصدی
جمع داراییهای این شرکت است که اگر هر شرکت دیگری این حجم از حمایتها را تجربه می
کرد نه تنها این حجم از کاهش را را تجربه نمی کرد بلکه می توانست با استفاده از
این ظرفیتها خود را به عنوان یکی از بازوهای اقتصاد کشور معرفی کند. هرچند با
شرایطی که در نفت پاسارگاد وجود دارد باید گفت ما را به خیر آنها حاجت نیست. در
سایر مؤلفه ها نیز وضعیت نه تنها که بهتر نیست بلکه اگر قرار باشد به زبان
اقتصا  صحبت کنیم وخیم است کاهش 19 درصدی
سود انباشته و کاهش 92 درصدی سرمایه گذاریهای کوتاه مدت همه نشان از سوءمدیریتی
دارد که بر نفت پاسارگاد حاکم است. با این حساب و در کنار سایر موضوعاتی که در
شرکتهای تابعه ی پاسارگاد در جریان است باید برای آن فکر چاره ی عاجل بود زیرا در
بازی سیاسی مدیران این شرکت این افراد منتسب به یک جریان خاص نیستند که ضرر می
کنند بلکه اقتصاد کشور است که با چالش روبرو می شود.

سرمایه هایی که امروز در اختیار چنین شرکتهایی
قرار گرفته اگر بنا بود خودشان به دست بیاورند با تدبیری که حالا می بینیم خیلی
نشدنی به نظر می رسید. اصرار بر نگهداری این شرکتها که جز هزینه و حاشیه چیزی عاید
کشور نمی کنند هر چه هست مطلوب مردم نیست و نباید بیش از این از واقعیت فاصله
گرفت.