لبخندهای ژکوندی تهدید جدی برای مدیریت انقلابی دانشگاه آزاد/"نفوذ" پاشنه آشیل مدیران جهادی!

فوت آیت الله هاشمی رفسنجانی سبب شد تا دانشگاه آزاد اولین جایی باشد که تحولات زیادی را تجربه کند. تحولاتی که می توان درباره ی بد و خوب آن حرف های بسیاری داشت.

تغییر در راس هرم دانشگاه آزاد و انتخاب علی اکبر ولایتی در 13 بهمن 1395 به عنوان رئیس هیئت امنای دانشگاه آزاد منجر شد تا مدیران سالهای اول انقلاب در دانشگاه آزاد دیده شوند

این تغییر به همان اندازه که می تواند برای نیروهای ارزشی یک فرصت استثنایی تلقی شود چندین برابر می تواند به یک تهدید جدی مبدل شود

اکثر صاحبنظران و کارشناسان سیاسی بر این موضوع اتفاق نظر دارند که تکنوکرات ها برای اداره اجرایی کشور و یا مجموعه تحت مدیریت خود از افرادی بهره میبردند که تمام قد سمعا و طاعتا در اختیار این جریان باشند و افرادی که به نحوی و حتی ذره ای نسبت به این مشی مدیریتی منتقد بودند از گردونه مدیریت حذف  شده اند همین طرز تفکر است که پدیده مدیران اتوبوسی و انتصابات فامیلی و قبیله ای را در کشور باب کرده بود

بازگشت وابستگان به جریان فکری گذشته با ظاهری مذهبی و ادبیات ارزشی اولین خطری هست که جریان جدید مدیریتی دانشگاه آزاد را تهدید میکند !

متاسفانه در برخی از کرسی های مدیریتی دانشگاه آزاد شاهد حضور مدیرانی هستیم که از برخی افراد خاص  نمره قابل قبولی را گرفته بودند و امروز نیز در تقلای ارتقا شغلی یا تغییر از جایگاهی به جایگاه جدید هستند و یا اینکه در برخی از نقاط حساس در صدد تاثیر گذاری هستند

این گروه که احتمالا سوابق و عناوین ارزشی را با خود به یدک میکشند با یک برنامه ریزی دقیق به دنبال تاثیر و ایجاد اختلاف در درون  مدیران جهادی هستند

دامن زدن  به سابقه امنیتی رئیس فعلی دانشگاه و بزرگنمایی در مورد چند شغله بودن مشاور مقام معظم رهبری، پرونده سازی برای مدیران جوان انقلابی ماحصل حضور این چهره ها بر کرسی های  قدرت در دانشگاه آزاد است

این جریان با استفاده از ضرب المثل تفرقه بیانداز و حکومت کن در صدد هستند تا با گسترش این شایعات در خصوص دوچهره انقلابی و آزمون پس داده از آب گل آلود برای خود ماهی صید کنند که زهی خیال باطل..

هرچند به زودی نسبت به افشای این جریان فکری مطالب گسترده ای منتشر خواهد شد اما شناخت این چهره ها کار دشواری نیست و با اندکی تامل میشود فهمید آنها که سهم خود را از دایره محدود و غیرقابل نفوذ مدیران گذشته اخذ کرده بودند امروز چگونه به راحتی ادعای سهم از مدیران ارزشی میکنند؟

چگونه میشود یک مدیر اعتماد جریان فکری کاملا متضاد(مدیریا لنقلای-غیرانقلابی) را اخذ کند؟

روسای دانشگاه باید با درایت و قدرت، مراقب لبخندهای ژکوند مدیران بود که برای تمام فصولند، باشند

سرنگونی محمد مرسی نمونه تاریخی معاصر در اعتماد بی جا به منافقین است...