زندگینامه امام حسن عسکری علیه السلام از ولادت تا شهادت/ تنها امامی است که به حج مشرف نشده است
به گزارش نبض بازار، حسن بن علی بن محمد(ع) مشهور به امام حسن عسکری(ع) (۲۳۲-۲۶۰ق) یازدهمین امام شیعیان اثناعشری است که به مدت شش سال امامت را بر عهده داشت. او فرزند امام هادی(ع) و پدر امام مهدی(عج) است.
امام حسن عسکری (ع) یازدهمین امام شیعیان است که در سال 232هجری در مدینه به دنیا آمد. نام پدر ایشان، امام هادی(ع) و نام مادر او حدیث ( سوسن، سلیل است که در منابع مختلف اسامی متفاوتی ذکر شده است) می باشد. مادر ایشان زن پرهیزگاری بود که در سفر امام عسکری(ع) به سامرا همراه امام(ع) بود و در سامرا از دنیا رحلت کرد. پدر بزرگوار امام حسن عسکری در سن 23 سالگی ایشان به شهادت رسید و بعد از آن امام عسکری(ع) به مدت 6 سال عهده دار امامت بود. ایشان در مدت کوتاه خلافت خود با سه تن از خلفای عباسی همدوره بود و از جانب این خلفا به شدت تحت فشار و محدودیت بود، به طوری که علاوه بر سکونت اجباری در محله نظامی حتی آن حضرت را در زندان نیز محبوس نمودند.
مشهورترین لقب او، عسکری است که اشاره به اقامت اجباری اش در سامرا دارد. امام حسن عسکری(ع) در سامرا تحت مراقبت حکومت قرار داشت و برای فعالیت های خود با محدودیت روبه رو بود. ایشان از طریق نامه با مسلمانان ارتباط داشت و عثمان بن سعید، نخستین نایب خاص امام زمان(عج)، از نمایندگان خاص وی نیز به شمار می رفت. درسال 255 تنها فرزند آن حضرت مهدی موعود چشم به جهان گشود.
امام حسن عسکری(ع) در 8 ربیع الاول سال 260ق، در 29 سالگی در سامرا به شهادت رسید و در کنار پدر خود دفن شد. مدفن آن دو به حرم عسکریین مشهور است که از زیارتگاه های شیعیان در عراق محسوب می شود. امام حسن عسکری(ع) تنها امامی است که به حج مشرف نشد.
دوران امامت
به طور کلی دوران عمر 29ساله امام حسن عسکری (ع) به سه دوره تقسیم می گردد:
-
دوره اول 13سال است که زندگی آن حضرت در مدینه گذشت.
-
دوره دوم 10سال در سامرا قبل از امامت.
-
دوره سوم نزدیک 6 سال امامت آن حضرت می باشد.
دوره امامت حضرت عسکری (ع) با قدرت ظاهری 3 تن از خلفای بنی عباس همراه بود. امام 3 سال از دوران امامت خود را در زندان گذراند. زندانبان آن حضرت دو غلام ستمکار برای زار و اذیت بیشتر امام گماشته بود، ما تاثیر امام بر آنها به گونه ای بود که خوش رفتار و صالح شده بودند.
به گفته غلامان امام در زندان روزها روزه می گرفت و تا پاسی از شب به عبادت و راز و نیاز با خداوند مشغول بود. با اینکه امام به غیر از شیعیان خاص با افراد دیگر ملاقاتی نداشت اما حکومت برای حفظ آرامش خود بیشتر اوقات، امام را زندانی و ممنوع از معاشرت با دیگران می کرد.
علت معاشرت کم امام هادی(ع) و امام حسن عسگری(ع) با مردم ، علاوه بر مراقبت شدید دستگاه خلافت و ممنوع الملاقات بودن آنها، نزدیک بودن به زمان دوران غیبت حضرت مهدی (ع) بود که مردم باید بدان خو می گرفتند.
امام حسن عسکری(ع) از طرف دستگاه خلافت عباسی تحت نظر و محدودیت شدید بود اما ایشان در تربیت شاگردان برای آموزش آیین اسلام و اشکال ها و شبهات مخالفان و تعیین اندیشه صحیح اسلامی غافل نبودند.
امام عسکری(ع) مانند چند امام پیش از خود از نمایندگانی جهت ارتباط با شیعیان استفاده می کرد. در شمار این افراد به ویژه باید از عقید ، خادم خاص وی، یاد کرد که امام او را از کودکی بزرگ کرده و حامل بسیاری از نامه های ایشان به شیعیان بود.(شیخ طوسی، الغیبة، 1411ق، ص272)
دلیل مشرف نشدن امام حسن عسکری(ع) به مکه
خلفای عباسی چنان بر امام سخت گرفتند او را همچون پدرش در پادگان سامرا تحت نظارت و مراقبت دائمی نگاه داشتند که ایشان در تمام عمر خود نتوانستند حتی برای یک بار به زیارت خانه خدا و قبر پیامبر در مدینه برود لذا تنها امامی است که به مکه نرفته است. ایشان حتی به بعضی از شیعیان خود هم پس از بر عهده گرفتن هزینه سفرشان وکالت می داد تا به نیابت از او به کربلا که فاصله زیادی با سامرا نداشت رفته، قبر امام حسین(ع) را به نیابت از او زیارت کنند و تربت امام حسین را برای او سوغات آورند.
برخی از فضایل و ویژگی های اخلاقی امام حسن عسگری(ع)
علم و دانش امام حسن عسکری(ع)
امام حسن عسگری در دوران کوتاه امامت خود آثار مهمی نشر احکام و بیان مسائل فقهی و جهت دادن به حرکت انقلابی شیعیانی که از راههای دور برای کسب فیض به محضر امام (ع) می رسیدند بر جای گذاشت.
تفسیر قرآن از جمله زمینه هایی است که مورد توجه ویژه امام حسن عسکری(ع) بوده است تا بدانجا که یک متن مفصل در تفسیر قرآن (که در شمار کهن ترین آثار میراث تفسیری امامیه است) به ایشان منسوب شده است.
در زمان امام یازدهم تعلیمات عالیه قرآنی، نشر احکام الهی و مناظرات تغییرات علمی بسیاری را تجربه کرد، فرهنگ شیعی که شناخته شده بود در رشته های دیگر نیز مانند فلسفه و کلام باعث ظهور مردان بزرگی چون یعقوب بن اسحاق کندی(خود معاصر امام حسن عسکری و تحت تعلیم ایشان بود) گردید.
یکی از القابی که برای امام حسن عسکری(ع) به کار رفته، لقب «فقیه» است.(طریحی، جامع المقال، 1355ش، ص185)
این نشان می دهد که امام از سوی اصحابش به طور خاص به این وجه شناخته می شده است. بخشی از احادیث ایشان به حوزه فقه و ابواب مختلف آن مربوط می شود.
در قدرت علمی امام حسن عسکری (ع) نکته های بسیاری گفته شده است؛ یعقوب بن اسحاق کندی فیلسوف بزرگ عرب که دانشمند معروف ایرانی ابونصر فارابی شاگرد مکتب وی بوده است، در مناظره با آن حضرت درمانده گشت و کتابی را که بر رد قرآن نوشته بود سوزانید و بعدها از دوستداران و در صف پیروان آن حضرت درآمد.
سخاوت امام حسن عسکری(ع)
از آنجا که امامان معصوم علیهم السلام برترین نمونه و اسوه کامل صفات عالیه انسانی بودند، رفتار آنان در همه ابعاد می تواند برای پیروانشان درس آموز باشد. و یکی از آن صفات زیبا، سخاوت است. ما در مورد سخاوت امام عسکری علیه السلام فقط به نقل یک روایت بسنده می کنیم:
محمد بن علی می گوید:زمانی بر اثر تهیدستی کار زندگی بر ما سخت شد. پدرم گفت:بیا با هم به نزد ابو محمد (امام عسکری علیه السلام) برویم. می گویند او مردی بخشنده است و به جود و سخاوت شهرت دارد. گفتم:او را می شناسی؟ گفت:نه، او را هرگز ندیده ام.
با هم به راه افتادیم. در بین راه پدرم گفت:چقدر خوب است که آن بزرگوار دستور دهد به ما 500 درهم بپردازند! تا با آن نیازهایمان را برطرف کنیم. دویست درهم برای لباس، دویست درهم برای پرداخت بدهی و صد درهم برای مخارج دیگر!
من پیش خود گفتم:کاش برای من هم سیصد درهم دستور دهد که با صد درهم آن یک مرکب بخرم و صد درهم برای مخارج و صد درهم برای پوشاک باشد تا به کوهستان (در اطراف همدان و قزوین) بروم. هنگامی که به سرای امام رسیدیم، غلام آن حضرت بیرون آمده و گفت:علی بن ابراهیم و پسرش محمد وارد شوند. چون وارد شده و سلام کردیم، امام به پدرم فرمود:«یا علی! ما خلفک عنا الی هذا الوقت؟ ; ای علی! چرا تا کنون نزد ما نیامده ای؟»
پدرم گفت:ای آقای من! خجالت می کشیدم با این وضع نزد شما بیایم.
وقتی از نزد آن حضرت بیرون آمدیم، غلام آمده و کیسه پولی را به پدرم داد و گفت:این پانصد درهم است، دویست درهم برای پوشاک، دویست درهم برای بدهی و صد درهم برای مخارج دیگر. آنگاه کیسه ای دیگر درآورده وبه من داد و گفت:این سیصد درهم است، صد درهم برای خرید مرکب و صد درهم برای پوشاک و صد درهم دیگر برای سایر هزینه ها، اما به کوهستان نرو بلکه به سوراء برو.(اصول کافی، کتاب الحجة، باب مولد ابی محمد الحسن بن علی، ح 3)
تاکید امام بر اصل قرآنی تقیه
امام عسکری(ع) برای حفظ نهضت اسلامی و ترویج فرهنگ اهل بیت از روش های مختلفی استفاده می کرد. آن حضرت چون در عصر حاکمیت مستبدترین سلاطین عباسی زندگی می کرد و از خطرات بزرگ نسبت به مذهب شیعه و پیروان آن آگاه بود، همواره پیروان خود را به رعایت اصل قرآنی تقیه سفارش می نمود.
ایشان طبق آیه تقیه که در سوره آل عمران بیان شده است:«لَا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ ۖ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَٰلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فِی شَیْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً ۗ وَیُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ ۗ وَإِلَی اللَّهِ الْمَصِیرُ(1سوره آل عمران، آیه 28) » ; « مؤمنان نباید کافران را به جای اهل ایمان، سرپرست و دوست بگیرند؛ و هر کس چنین کند در هیچ پیوند و رابطه ای با خدا نیست، مگر آنکه بخواهید به سبب دفع خطری که متوجه شماست از آنان تقیّه کنید؛ خدا شما را از [عذاب] خود بر حذر می دارد، و بازگشت [همه] به سوی خداست»، شیعیان را به تقیه توصیه نموده و به این ترتیب از جان شیعیان پاسداری و حفاظت می کرد.
شهادت امام حسن عسکری (ع)
شهادت آن حضرت را روز جمعه هشتم ماه ربیع الاول سال 260هجری ذکر کرده اند.
در مورد علت مرگ امام حسن عسکری(ع) اختلاف نظر وجود دارد؛ بر اساس نظر شیعیان ایشان با سم خلیفه کشته شد،اما به اعتقاد برخی دیگر، او بر اثر بیماری از دنیا رفته است. به گفتهٔ طبرسی، برخی از امامیه بر اساس حدیثی که به مقتضای آن، همهٔ ائمه به شهادت از دنیا می روند، باور داشتند که حسن عسکری نیز مسموم شده است
فرزند عبیدالله بن خاقان گوید:روزی برای پدرم (که وزیر معتمد عباسی بود) خبر آوردند که امام حسن عسکری(ع) رنجور شده، پدرم به سرعت تمام نزد خلیفه رفت و خبر را به خلیفه داد. خلیفه پنج نفر از معتمدان و مخصوصان خود را با او همراه کرد.
یکی از ایشان نحریر خادم بود که از محرمان خاص خلیفه بود، امر کرد ایشان را که پیوسته ملازم خانه آن حضرت باشند و بر احوال آن حضرت مطلع گردند. طبیبی را مقرر کرد که هر بامداد و پسین نزد آن حضرت برود، و از احوال او آگاه شود. بعد از دو روز برای پدرم خبر آوردند که مرض آن حضرت سخت شده است، و ضعف بر او مستولی گردیده. پس بامداد سوار شد، نزد آن حضرت رفت و طبیبان را که عموما اطبای مسیحی و یهودی در آن زمان بودند، امر کرد که از خدمت آن حضرت دور نشوند و قاضی القضات (داور داوران) را طلبید و گفت ده نفر از علمای مشهور را حاضر گردان که پیوسته نزد آن حضرت باشند.
و این کارها را برای آن می کردند که آن زهری که به آن حضرت داده بودند بر مردم معلوم نشود و نزد مردم ظاهر سازند که آن حضرت به مرگ خود از دنیا رفته، پیوسته ایشان ملازم خانه آن حضرت بودند تا آنکه بعد از گذشت چند روز از ماه ربیع الاول سال 260 ه. ق آن امام مظلوم در سن 29سالگی از دار فانی به سرای باقی رحلت نمود.
پس از رحلت امام حسن عسکری(ع) خلیفه به دنبال فرزند ایشان بود زیرا می دانست که فرزند آن امام بر عالم امامت خواهد کرد و موجب هلاکت باطل خواهد شد. به همین دلیل ت مدتها به دنبال فرزند گرامی امام بود تا او را نابود سازد.
ماجرای جانشین بر حق امام عسکری (ع)
ابوالادیان بصری که در مراسم تشییع و خاکسپاری امام یازدهم حضور داشته، شاهد نماز خواندن امام مهدی علیه السلام بر پیکر پدر بزرگوار خویش بوده است. روایتی که در این زمینه از او نقل شده به قرار زیر است:
ابوالادیان گوید:من در خدمت امام حسن عسکری(ع) کار می کردم و نوشته های او را به شهرها می بردم در مرض موتش شرفیاب حضور او شدم و نامه هایی نوشت و فرمود:
اینها را به مدائن برسان . چهارده روز سفرت طول می کشد و روز پانزدهم وارد «سر من رای » (سامرا) می شوی و واویلا از خانه من می شنوی و مرا روی تخته غسل می بینی .
عرض کردم:ای آقای من! چون این پیشامد واقع شود به جای شما کیست؟
فرمود:هر کس جواب نامه های مرا از تو خواست او بعد من قائم [به امر امامت] است.
عرض کردم:نشانه ای بیفزایید . فرمود:هر کس بر من نماز خواند او است قائم بعد از من .
عرض کردم:بیفزایید . فرمود:هر کس به آنچه در همیان است خبر داد اوست قائم بعد از من.
هیبت حضرت مانع شد که من بپرسم در همیان چیست . من نامه ها را به مدائن رسانیدم و جواب آنها را گرفتم و چنانکه فرموده بود روز پانزدهم به «سر من رای » برگشتم و در خانه اش عزاداری بود. به ناگاه دیدم «جعفر کذاب » پسر علی، برادرش بر در خانه است و شیعه گرد او جمعند و تسلیت می دهند و به امامت تهنیت می گویند. با خود گفتم:اگر امام این است که امامت باطل است زیرا می دانستم جعفر شراب می نوشد و در «جوسق » قمار می کند و تنبور هم می زند.
من نزدیک او رفتم و تسلیت گفتم و تهنیت دادم و چیزی از من نپرسید. سپس «عقید» (خادم امام) بیرون آمد و گفت:ای آقای من! برادرت کفن شده است برخیز و بر او نماز بگذار.
جعفر بن علی با شیعیان او که اطرافش بودند وارد حیاط شد و پیشاپیش شیعیان «سمان » (عثمان بن سعید عمری) بود و «حسن بن علی » معروف به «سلمه ». وقتی وارد صحن خانه شدیم جنازه حسن بن علی بر روی تابوت کفن کرده بود. جعفر جلو ایستاد که بر برادرش نماز بخواند. چون خواست «الله اکبر» بگوید; کودکی با صورتی گندمگون، موهایی مجعد و دندانهایی که در بین آنها فاصله بود، از اتاق بیرون آمد و ردای جعفر را عقب کشید و گفت:ای عمو! من سزاوارم که به جنازه پدرم نماز گزارم عقب بایست.
جعفر با روی درهم و رنگ زرد عقب ایستاد و آن کودک جلو ایستاد و بر او نماز خواند و سپس امام را در کنار قبر پدرش به خاک سپردند. سپس آن کودک گفت:ای بصری! جواب نامه ها را که با توست بیاور آنها را به وی دادم و با خود گفتم:این دو نشانه; باقی می ماند همیان. سپس نزد جعفر بن علی رفتم که داشت ناله و فریاد می کرد و از دست آن کودک می نالید. «حاجز وشا» به او گفت:ای آقای من! آن کودک کیست تا ما بر او اقامه دلیل کنیم. گفت:به خدا من تاکنون نه او را دیده ام و نه می شناسم.
ما هنوز نشسته بودیم که چند نفر از قم آمدند و از حسن بن علی علیه السلام پرسش کردند و دانستند که فوت شده است. گفتند:به چه کسی باید تسلیت بگوییم؟
عده ای به جعفر بن علی اشاره کردند. آنها بر او سلام کردند و او را تسلیت دادند و به امامت تهنیت گفتند و اظهار داشتند که نامه ها و اموالی که با ماست بگو نامه ها از کیست و اموال چقدر است؟ جعفر از جا پرید و جامه های خود را تکان داد و گفت:از ما علم غیب می خواهید؟! خادمی از میان خانه بیرون شد و به آنها گفت:نامه هایی که با شماست از فلان و فلان است و در همیان هزار اشرفی است که ده تای آنها قلب است . آنها نامه ها و اموال را به دست او سپردند و گفتند:آن که تو را به خاطر اینها فرستاده است او امام است.(الصدوق، محمدبن علی بن الحسین، کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ص 475 - 476)
امام حسن(ع) و تربیت شاگردان شایسته
امام حسن عسکری(ع) همانند سایر امامان معصوم(ع) در زمینه تربیت شاگرد اهتمام خاصی داشت. چنانکه شیخ طوسی، بیش از صد نفر از یاران و شاگردان آن حضرت را یاد کرده است.
کتابها و نامه های امام حسن عسکری(ع)
حضرت عسکری(ع) علاوه بر تربیت شاگردان و تشویق نویسندگان، خود نیز دست به قلم برده و کتاب ها و نامه های فراوانی را برای توسعه علم و دانش و هدایت و راهنمایی جامعه از خود به یادگار گذاشته است که به نمونه هایی اشاره می شود:
کتاب تفسیر قرآن
«تفسیر القرآن» که حسن بن خالد برادر محمد بن خالد آن را نقل کرده است. گفتنی است؛ امروزه کتابی با عنوان «تفسیر الامام العسکری(ع)» موجود است که عالمان رجال و حدیث بر آن نقدها دارند و آن را غیر از نوشته اصلی می دانند.
صحیفه عسکریه
صحیفه عسکریه مجموعه دعاهای تعلیم شده از سوی حسن عسکری است که مشتمل بر حمد خداوند، صلوات بر اهل بیت ، پناه جویی به درگاه خداوند از شرِّ دشمنان، کِید حاسدان، آفات، امراض، دردها و مشکلات است؛ همچنین شامل ادعیه ای است که در نامه ها و توقیعاتی که برای اصحاب خویش می فرستاد و متناسب با هرکس، دعایی را ذکر کرده است.
کتاب المنقبة
کتاب «المنقبة» که مشتمل بر بسیاری از احکام و مسائل حلال و حرام است.
نامه ها
امام حسن عسکری(ع) برای گسترش فرهنگ تشیع، توسعه علم و دانش، و هدایت و سازندگی، نامه های فراوانی به شهرها نوشته است؛ مانند نامه آن حضرت به شیعیان قم که متن آن در کتاب ها ثبت و ضبط شده است. همچنین نامه ای که امام به «علی بن بابویه»، «اسحاق بن اسماعیل نیشابوری» نوشته است.