عصبانیت دوباره کیهان از محمدخاتمی به خاطر حجاب عرفی و مردم سالاری دینی!
به گزارش نبض بازار، صحبت های سید محمد خاتمی درباره پذیرش حجاب عرفی در اسلام و مردم سالاری دینی باعث عصبانیت کیهان شده است.
کیهان نوشت:رئیسشورای مرکزی مجمع روحانیون بر خلاف مشی طیف متبوع خود مدعی شد نگران جمهوریت است.
محمدخاتمی در جمع عدهای از سیاسیون و فعالان رسانهای گفته است: «-جمهوری معنی و تاریخ دارد و آن اسلامی که در انقلاب ۵۷ در کنار جمهوریت قرار گرفت، اسلامی بود که باید خود را با جمهوریت سازگار میکرد.
- جمهوری، تاریخ و معنا و لوازمی دارد. از دوران روم باستان، یونان و تا به امروز جمهوری بهاشکال مختلف وجود داشته و توسعه یافته است و امروزاشکالی از آن در جهان وجود دارد و در حکمرانی موفق بودهاند.
- اینکه جمهوری اسلامی در ایران معنا دارد یا ندارد، باید در مورد آن بحث شود، اما شخصا معتقدم نسخه اسلام سازگار با عرف، اشکالی را ایجاد نمیکند.
- متاسفانه اولین بار من از مفهوم مردم سالاری دینی استفاده کردم، اما منظور ما از مردم سالاری همان دموکراسی و از دینی بودن همان اخلاق دینی سازگار با عرف بود. امروز شاهدیم جمهوری اسلامی به سمت حکومت اسلامی تمایل پیدا کرده است، در حالی که منظور موسسان از جمهوری اسلامی، حکومت آخوندی نبود.
- یکی از فرماندهان ارتش در همان روزهای ابتدایی بعد از پیروزی انقلاب- که فکر میکنم تیمسار مصطفی رحیمی بود- نگران کلمه جمهوری اسلامی بود و به امام نامه نوشت و نگرانی خود را با ذکر دلایلی ابراز کرد. من شخصا پیگیر نامه بودم و میخواستم بدانم حضرت امام چه نظری دارند. از مرحوم احمد آقا [سید احمد خمینی]پرسیدم چه شد. سید احمد آقا به من گفت، امام نه یک بار که دوبار نامه را مطالعه کرد و گفت به رحیمی بگویید منظور از جمهوری اسلامی، حکومت آخوندی نیست، این مردم نگرانند اسلام با جمهوری سازگار نباشد.
- مردم در همهپرسی تعیین نظام به کدام جمهوری اسلامی رای دادند؟ اگر همان زمان میگفتیم که قرار است با اسلامیتش تو سرتان بزنیم، آیا کسی به آن رای میداد؟
- میگویند اگر زنی روسریش تا نصفه عقب باشد، اشکالی ندارد و بچههای خودمان هستند، اما اگر روسری افتاد و چهار تار مو بیشتر آشکار شد، دیگر بچههای خودمان نیستند. بله اسلام نسبت به بیحجابی محض حرف دارد و البته اختلاف نظرها هم زیاد است، ولی اسلام دین رکود نیست بلکه برای زمان و مکان انعطاف دارد.
-برانداز میگوید این نظام باید برود، تفکر اصلاحطلبی مبنا را بر تغییرات و اصلاحات کم هزینه میگذارد. من معتقدم اگر زندگی و آزادی میخواهید آن را در براندازی و انقلاب جستوجو نکنید، در صورتی که آن اتفاق حادث شود، ایران روزگار خوبی نخواهد داشت، اگر «زن، زندگی، آزادی» میخواهیم باید بدانیم، براندازی زندگی مردم را بهتر نخواهد کرد.
- در مورد اینکه ترکیب «جمهوری اسلامی» معنا دارد یا خیر، باید بحث شود. مدافعان آن دلایلی دارند و معتقدان به ضدیت عرف و دین نیز برای خود فکت و استدلال دارند، اما شخصا معتقدم میتوان اسلام را چنان دید و شناخت که جایگاه «عرف» را در عرصه حیات اجتماعی به رسمیت بشناسد، چنانکه امام برای آن جایگاه مهمی قائل بودند، و در شرایط خاص در فرآیند راهبردن جامعه بر نقش آن از نظر اسلام صحه گذاشتند.
- من از شعار زن، زندگی، آزادی به عنوان یک شعار زیبا تعبیر کردم، اما معتقدم اگر زندگی میخواهیم، زندگی در براندازی پیدا نمیشود؛ چرا که در آن صورت ایران روزگار خوبی نخواهد داشت و آشوب و ناآرامیهای سنگینی را در پی خواهد داشت. اصلاحطلبان میگویند وضع امروز مساوی با جمهوری اسلامی نیست و باید با روشهای مسالمتآمیز اصلاح شود، اما براندازان میگویند جمهوری اسلامی همین است و باید برانداخته شود».
گفتار خاتمی درباره احترام به جمهوریت، صددر صد مخالف مشی وی و برخی افراطیون مدعی اصلاحات است. آنها در انتخابات سال ۱۳۸۸ نه تنها علیه اسلامیت بلکه علیه جمهوریت و رای محترم اکثریت مردم، آشوبی را ساماندهی کردند که مرحله به مرحله، دیکته سرویسهای جاسوسی آمریکا و انگلیس و اسرائیل بود.
تاسفبار این که بهانه اصلی تدارک آشوب توسط باند خاتمی و موسوی و احزابی مثل مشارکت و کارگزاران، ادعای تقلب در انتخابات بود و حال آن که تاج زاده اذعان داشت امکان ندارد ۱۱ میلیون رای تقلب و جا به جا شود؛ و خاتمی فقط در پستو و در جمعهای خصوصی اذعان میکرد باور ندارد در انتخابات تقلب شده، اما در خیابان و در فضای سیاسی، در کنار موسوی، شورش علیه جمهوریت برای تعطیلی انتخابات و تضییع رای اکثریت ۲۴ میلیون نفری را مدیریت میکرد. سقوط شخصیتی و انحطاط اخلاقی و انسانی، از این بدتر؟ خاتمی اکنون با چه رویی نام جمهوریت را بر زبان میراند و حال آن که بازیچهاشرافیت سیاسی اقتصادی غربگرا در شورش علیه جمهوریت بوده است؟!
ثانیا خاتمی به عنوان حامی دو دولت روحانی، گندمنمایی و جو فروشی کرده و همانند خیانتهایی که در دولت خود در حق نظام و مردم مرتکب شد، ناقض حقوق برآمده از جمهوریت و اسلامیت است. تحمیل تورمهای هفتصد تا هزار درصدی در اقلام مختلف به مردم، یکی از چندین جفای وی در حق جمهور و به نفعاشرافیت فاسد است.
ثالثا مردم سالاری دینی، ادبیات رهبر معظم انقلاب و برآمده از اسلام ناب است و قطعا با رویکرد عناصر لیبرال هرهری مذهب و اشرافیت غربگرا تباین دارد. به همین دلیل هم مورد بغض و عداوت طیف مذکور قرار گرفته است. تخطئه حکومت آخوندی -به سیاق ادبیات رادیو اسرائیل- در حالی است که خاتمی لااقل بر حسب ظاهر، هم خود آخوند است که سالها در مسند وزارت و ریاست جمهوری و... حضور داشته و هم از مسندداری کسانی مانند مرحومهاشمی و حسن روحانی حمایت کرده است! بنابراین این بخش از سخن وی هم گزافهگویی است.
رابعا در فتنه و آشوب سال ۱۳۸۸، گروهکها و آشوبگران موتلف خاتمی، روی جمهوری اسلامی خط کشیدند و به احکام اسلامی و ساحت حضرت سیداشهدا (ع) جسارت کردند، بنابراین ادعای دغدغهمندی برای جمهوری اسلامی، به این همبازی سازمان تروریستی منافقین و فسیلهای سلطنت طلب و عناصر ملحد بهائیت و... نمیآید. خدماتی که خاتمی و برخی همطیفانش به گروهکهای ورشکسته و منحله کردند، اجازه نمیدهد که او خود را اصلاحطلب معتقد به جمهوری اسلامی و دارای مرزبندی با براندازان جا بزند.
خامسا در موضوع حجاب، حدود شرعی آن مشخص است و بد حجابی و بیحجابی هم تعریف روشنی دارد. در این میان، قطعا نظام میان فرد غافل با فرد معاند تفاوت قائل است، در عین حال که بر الزام شرعی و قانونی حجاب تاکید دارد. منتها نظام بر خلاف برخی افراطیون اطراف خاتمی، قائل به پونز زدن به سر افراد بیحجاب و... نیست؛ و البته بر اساس فرمایش امیر مومنان (ع) که متناسب مشی برخی چپ نماهای انقلابی پشیمان است، «جاهل را نمیبینی مگر در حال افراط یا تفریط».