کد خبر: ۱۳۸۴۷۶
۰۶ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۵:۳۰

انجام اقدامات توسعه‌ای عامل تشدید بحران بی‌آبی

زنگ خطر بی آبی در کشور سالهاست که روشن شده است و کارشناسان محیط زیست این بحران را بارها تاکید کرده اند، سوء مدیریت منابع آبی باعث تشدید این بحران شده است.
انجام اقدامات توسعه‌ای عامل تشدید بحران بی‌آبی

به گزارش نبض بازار، امروزه مشکل دسترسی به منابع آب شیرین یکی از مسایل مهم در بسیاری از کشور‌ها به شمار می‌رود که ایران نیز از این امر مستثنی نیست. ۱۵ درصد از مساحت ایران از پوشش گیاهی برخوردار است و بیش از ۸۵ درصد کشور جزو مناطق خشک و نیمه خشک محسوب می‌شود؛ از این رو انتظار بروز بحران آب در کشور وجود دارد و این امر روز به روز ابعاد پیچیده تری می‌یابد.

بر اساس آمار‌ها و شاخص‌های بین‌المللی هر کشوری که بیش از ۴۰ درصد منابع تجدیدپذیر خود را مصرف کند با بحران کم آبی مواجه می‌شود، ما بیش از ۷۲ درصد منابع آب تجدید پذیر خود را مصرف کرده‌ایم و این موضوع نشان دهنده مدیریت غلط در زمینه آب است و بحران تامین آب که تا همین دو دهه اخیر به عنوان دومین بحران پیش روی کشور مطرح بود امروزه به بحران اصلی کشور تبدیل شده است.

مشکل کم آبی و آلودگی آب آشامیدنی می‌تواند تاثیر گسترده‌ای را بر روند افزایش مهاجرت و تغییر مشاغل، افزایش تنش‌های اجتماعی به وجود آورد. ایران از نظر منابع و وضعیت ذخایر آبی درآینده با مشکل‌های جدی تری رو به رو خواهد شد و اگر جمعیت کشور با افزایش یابد در سال‌های آینده از نظر تامین آب در وضعیت بحرانی قرار می‌گیرد.

برای آنکه بتوان با این بحران مبارزه کرد باید به مدیریت یکپارچه منابع آب کشور، داشتن چشم انداز مدیریت آب در همه فصول، اصلاح و تغییر روش‌های آبیاری کشاورزی از روش سنتی به روش مدرن و صرف جویی در منابع آب در تمام بخش‌ها و فرهنگ سازی پرداخت.

مدیریت نامناسب و بد در زمینه آب اصلی‌ترین عامل در ایجاد بحران آب در کشور به شمار می‌رود. به این معنا که حساب و کتابی در زمینه اینکه چه چیزی در موضوع مصرف آب باید توسعه داده شود، وجود نداشته است. بحث‌های دیگری، چون نوع و شیوه بهره برداری و نگاهداری از آب وجود دارد که نوعی از مدیریت به شمار می‌روند. در واقع ایران از انواع سازه‌های آبی برخوردار است که هرگز از آنان استفاده نمی‌شود. برخی از ساز‌ها به تدریج فرسوده می‌شوند یا از کار می‌افتند یا چاه‌هایی در کشور ایجاد شده که حتی به آن توجه نشده است؛ بنابراین با این رویه امکان کمبود بارش و وقوع خشکسالی در کشور وجود دارد و به یقین این عوامل اثر اجتماعی، اقتصادی و .. را بر کشور می‌گذارد.

چگونگی تهیه ۴۰ میلیون متر مکعب آب در سال

آب شیرین سازی شده در لب دریا هر متر مکعب ۲۰۰ میلیون قیمت خواهد داشت که چهار برابر قیمت آب تصفیه شده و لوله کشی شده است. هر یکصد کیلومتر انتقال این آب در سطح افقی، به صورت تقریبی هر متر مکعب را ۲۰۰ تومان گران‌تر می‌کند. هر ۱۰۰ متر بالا بردن این آب از ارتفاعات هم آن را ۲۰۰ تومان گران می‌کند به عنوان نمونه اگر بخواهند این آب را برای صنعت به شهر کرمان برسانند، قیمت آب بالای ۱۰ هزار تومان در متر مکعب می‌شود یعنی ۲۰ برابر قیمت آب شهری تصفیه شده در کشور که البته کمتر از پنج در هزار تن از مصرف کنندگان آب کشور قادر هستند تا چنین قیمت خوبی را پرداخت کنند. امروزه آب در تجارت جهانی هنوز جا نیفتاده است. پیش بینی می‌شود از ۲۰۵۰ میلادی آب به تدریج جایگاه نفت را به عنوان نخستین ماده تجاری جهان بگیرد. اما برای واردات علاوه بر مساله قیمت که هزینه انتقال آن در اعداد بالا عنوان شد، مشکل منابع تامینی در کشور وجود دارد. در شرق، جنوب و غرب کشور منبع تامین قابل ملاحظه‌ای برای آب رویت نمی‌شود.

ایران به لحاظ موقعیت جغرافیایی در یک محیط خشک و نیمه خشک قرار گرفته و منابع آب محدودی داشته است و خواهد داشت، باید پذیرفت که مشکل کشورمان خشکسالی نیست و منابع آبی محدود است و این ما هستیم که باید به جای تقابل با این وضعیت، خود را با شرایط اقلیمی و محدویت‌های آب سازگار کنیم.

زنگ خطر آب در کشور روشن شده است؛ استان همدان اولین استان در کشور است که مشکل تامین آب را در سال ۱۴۰۱ دارد. حجم ذخیره آب سد اکباتان همدان به حدود یک میلیون متر مکعب رسیده است و پیش بینی می‌شود این سد در پایان هفته نخست شهریور ماه خشک و از مدار خارج شود. سه ماه است که ورودی سد اکباتان صفر است و اکنون ۴۰۰ لیتر در ثانیه آب از این سد برداشت و از طریق تصفیه خانه اکباتان وارد شبکه آبرسانی شهر همدان می‌شود. کدری و تیرگی آب سد اکباتان نسبت به گذشته ۱۰ برابر شده که این موضوع مشکلاتی را در زمینه شست و شوی فیلتر‌های تصفیه خانه ایجاد کرده است. پیش از این خروجی سد اکباتان یک هزار و ۲۰۰ لیتر در ثانیه بود که ۸۰۰ لیتر آن در تصفیه خانه بهشتی و ۴۰۰ لیتر نیز در تصفیه خانه اکباتان تصفیه و وارد شبکه آبرسانی می‌شد.

نباید به بارانی که در برخی مقاطع تقریباً مناسب می‌بارد، دلخوش باشیم و در مواقعی که با کاهش میزان بارش مواجه می‌شویم زانوی غم بغل بگیریم؛ کما اینکه پیشینیان ما با انجام اقداماتی همچون احداث قنات و کشت محصولات کم آب بر و متناسب با اقلیم منطقه به استقبال این شرایط رفته و به نوعی خود را با اقلیم خشک و نیمه‌خشک سازگار کرده بودند.

انجام اقدامات توسعه‌ای عامل تشدید بحران کم‌آبی

متاسفانه طی دهه‌های اخیر مسئولین مربوطه با انجام اقدامات به اصطلاح توسعه‌ای و بدون توجه به محدودیت‌های منابع آب، محیط زیست کشور را با بحران شدید آبی مواجه کرده است، هر چند که بسیاری هم رشد جمعیت و به تبع آن افزایش مصرف آب شرب، کشاورزی و صنعت را به عنوان عوامل اصلی بروز بحران کمبود آب معرفی می‌کنند، ولی با نگاهی به کشور‌های دیگر منطقه که تقریباً شرایط اقلیمی مشابه و شاید بدتری نسبت به ما دارند، متوجه می‌شویم که با انجام اقدامات و برنامه‌ریزی دقیق کارشناسی و سیاست گذاری درست، همزمان با توسعه، مشکلات کم آبی خود را مدیریت کرده‌اند.

این موضوع نشان می‌دهد نقش مسئولین در ایجاد بحران در ایران بسیار پر رنگ‌تر بوده است. نقش مردم و ذینفعان در سیاستگذاری آب به‌شدت کاهش داده و به جرات می‌توان گفت به صفر رسانده است. برای نمونه در حوضه زاینده‌رود که طی قرن‌های متمادی توسط مردم و براساس طوماری به نام طومار شیخ بهایی اداره می‌شد و همین جوامع محلی با استناد به آن عمل می‌کردند و علیرغم کم آبی هیچوقت جریان آب از سراب تا پایاب قطع نمی‌شد، هیچ اعتراضی از سوی جوامع محلی وجود نداشت. دقیقاً از زمانی که دولت‌ها با کنار گذاشتن مردم محلی، مدیریت این حوضه آبریز و رودخانه را تمام و کمال به عهده گرفتند و صرفاً در قالب برنامه‌های توسعه‌ای تیشه به ریشه طومار شیخ بهایی زدند، تنازعات اجتماعی به مرور افزایش یافت.

طوماری که مبنای تعامل مردم و حاکمیت بود، متاسفانه به محل مناقشه تبدیل شد و هرچه این روند کم بارشی و خشکسالی تشدید شود قطعاً تنازعات افزایش خواهد یافت.

تبدیل کمبود آب به بحران اصلی با مصرف ۷۲ درصد از منابع آبی تجدیدپذیر

بر اساس آمار‌ها و شاخص‌های بین‌المللی هر کشوری که بیش از ۴۰ درصد منابع تجدیدپذیر خود را مصرف کند با بحران کم آبی مواجه می‌شود، ما بیش از ۷۲ درصد منابع آب تجدید پذیر خود را مصرف کرده‌ایم و این موضوع نشان دهنده مدیریت غلط در زمینه آب است و بحران تامین آب که تا همین دو دهه اخیر به عنوان دومین بحران پیش روی کشور مطرح بود امروزه به بحران اصلی کشور تبدیل شده است.

در یک مدیریت درست در کنار مشارکت بخش خصوصی، حکمرانی محلی و دانش محلی قرار می‌گیرد و یک ترتیب نهادی چند مرکزی اتفاق می‌افتاد، اما در کشور متاسفانه اینگونه نشد و هرگونه مخاطره‌ای اعم از خشکسالی و کم آبی که ذات و ویژگی این سرزمین بوده و هست از طرف مردم به دولت‌ها نسبت داده شد.

همین شیوه مدیریت غلط هم به‌درستی انجام نشده است و بین نهاد‌های متولی آب در کشور شامل وزارت نیرو، جهاد کشاورزی و سازمان حفاظت محیط زیست هم هیچ هماهنگی و همکاری درستی وجود ندارد؛ به‌طوری که وزارت نیرو به جای مدیریت عرضه آب صرفاً عرضه آب را به عهده دارد. از طرفی وزارت جهاد کشاورزی به جای مدیریت مصرف آب براساس اسناد بالا دستی صرفاً وظیفه تولید مواد غذایی و به اصطلاح "خودکفایی محصولات کشاورزی" را به عهده دارد و صرفاً متقاضی آب است و در طرف مقابل این دو وزارتخانه سازمان حفاظت محیط زیستی داریم که مسئول نگهداشت و پاسداشت محیط زیست و منابع طبیعی است، ولی به دلیل ساختار بسیار ضعیف و شکننده در مقابل تصمیم‌های این دو وزارتخانه عریض و طویل و قدرتمند به هیچ وجه قدرت بازدارندگی ندارند و به ماشین امضای طرح‌های به شدت غیر توسعه‌ای و مخرب منابع آب تبدیل شده و به حاشیه رفته است.

ضرورت دوری از نگاه‌های حزبی و سیاسی برای مقابله جدی با بحران‌ها

با نگاهی به آمار و ارقام نگران کننده نزولات جوی در سال آبی ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ و میزان ذخائر آب سد‌های اصلی کشور به‌ویژه سد‌های استان‌های دچار تنش آبی کشور اعم از تهران، خوزستان، اصفهان و خراسان متوجه می‌شویم که دیگر با این شیوه سیاست‌گذاری قادر به مقابله با بحران‌های اجتماعی و سیاسی نیستیم و لازم است به‌سرعت با تغییر پارادایم و با بهره‌گیری از همه ظرفیت‌های ملی اعم از بخش خصوصی، دانشگاه‌ها و خبرگان علمی، جوامع محلی و به دور از نگاه سیاسی و حزبی برای مقابله جدی با بحران پیش رو آماده شویم.

آینده متعلق به کشور‌هایی است که خود را برای سازگاری با شرایط جدید مهیا کرده‌اند؛ کما اینکه ظرف همین چند سال اخیر شاهد اقداماتی همچون ایجاد سازه‌های عظیم روی رودخانه‌های مرزی در بعضی کشور‌ها هستیم که از ورود آب به کشور مجاور جلوگیری کرده است تا بتوانند با استفاده از این حربه ضمن استفاده تمام و کمال از منابع آب موجود خود در مسیر توسعه از این ظرفیت برای امتیاز گیری‌های سیاسی نیز استفاده کنند.

در همین ارتباط می‌توان به اقدامات کشور ترکیه در ایجاد سازه‌های عظیم و جلوگیری از ورود آب به دجله و فرات اشاره کرد که تبعات این اقدام را امروزه در کشور خودمان، عراق و سوریه مشاهده می‌کنیم که علاوه بر نابودی مزارع کشاورزی این کشور‌ها موجبات ایجاد ریزگرد‌های بسیار شدید در این کشور‌ها شده است و یا می‌توان به همکاری نکردن طالبان در حق‌آبه سیستان در ایران اشاره کرد که نشان می‌دهد دنیای آینده متعلق به کشور‌هایی است که ضمن مدیریت منابع و مصارف آب خود را برای مواجهه و سازگاری با شرائط اقلیمی جدید آماده کرده‌اند.

تغییر الگوی کشت در دستور کار قرار گیرد

«تغییرالگوی کشت» عنوان یکی از مهمترین اقدامات برای سازگاری با کم آبی است، تغییر الگوی کشت موضوعی است که از مدت‌ها پیش در دستور کار متولیان بخش آب قرار گرفته است، ولی متاسفانه در مقاطعی و به محض بارش نسبتاً مناسب به فراموشی سپرده شده است به‌طوری که امروزه به یک شوخی و مزاح تبدیل شده است. هر چند که با توجه به شرایط اقلیمی، گریزی از آن نیست و دیر یا زود که صد البته همین امروز هم دیر است باید این کار به‌طور جدی در دستور کار همه مسئولان و مردم قرار گیرد.

البته «تغییرالگوی کشت» به هیچ وجه به‌صورت دستوری قابل انجام نیست و نیاز به بستر سازی دارد که مهمترین آن اعتماد سازی بین مسئولان و کشاورزان است، در مرحله بعدی باید پذیرفت که کشاورز طی سال‌ها و با توجه به شرایط اقتصادی و معیشتی به سمت کشت محصولاتی رفته است که هم بازار مناسب و هم درآمد و سود تضمین شده‌ای داشته و هم دانش و تجربه آن را به دست آورده است، اما این محصول تولیدی بسیار آب بر است؛ لذا این موارد هم به عدم همکاری کشاورز با تغییر الگوی کشت دامن می‌زند.

از سویی دیگر حتی در صورت همکاری و مشارکت کشاورز با تغییر الگوی کشت، باید دولت‌ها برای مدت زمان انجام تغییر الگوی کشت تا سودآوری محصول جدید بسته‌های حمایتی مالی و بیمه‌ای برای کشاورزان اعمال کنند که مستلزم تخصیص اعتبار زیادی است و تجربه ثابت کرده است که دولت‌ها علیرغم قبول این مشوق‌ها و حمایت‌ها که فقط روی کاغذ آورده می‌شود، به دلیل مشکلات اقتصادی و تامین هزینه‌های سرسام آور جاری به تعهدات خود عمل نمی‌کنند و در نهایت آموزش به کشاورزان که جزو اقدامات اساسی و لازمه تغییر الگوی کشت و مورد مهمی است و یک بار برای همیشه دولت‌ها باید بپذیرند که دیگر کار از شوخی و مزاح گذشته و مجبور به ایجاد بستر‌های لازم برای این اقدام هستند.

افزایش گرمای بی سابقه درسال آبی جاری

سال آبی جاری و کاهش شدید بارندگی به‌ویژه در مناطق تنش‌زا و وضعیت بد ذخایر سد‌های کشور از طرفی و افزایش بی‌سابقه گرما در ابتدای سال ۱۴۰۱ و پیش‌بینی ماندگاری آن طی ماه‌های آینده از طرف دیگر موجبات افزایش مصرف آب در بخش کشاورزی، صنعت و شرب را به دنبال خواهد داشت و زنگ خطر جدی است که به صدا درآمده و لازم است که برای جلوگیری از تبعات سیاسی و امنیتی ضمن انجام اقدامات اساسی در زمینه صرفه‌جویی در مصرف آب در بخش‌های مختلف در یک محیط تعاملی بین مسئولان و مردم به استقبال این شرایط برویم.

مردم کشور ایران همواره نشان داده‌اند که در مواقع حساس توان انجام کار‌های بزرگ را دارند، البته به شرط آنکه همه کشور و به دور از هرگونه نگاه حزبی و گروهی و با هر دیدگاه دلسوزانه‌ای برای گذر از این بحران بزرگ بسیج شوند.

امروزه هیچکس منکر آن نیست که مدتهاست ایران با شدیدترین تحریم‌های ظالمانه بین‌المللی دست و پنجه نرم می‌کند و با توجه به مشکلات شدید اقتصادی و معیشتی نباید با ذکر مطالب ناامید کننده کام مردم را تلخ‌تر کنیم، ولی این واقعیت را باید پذیرفت که روز‌ها و ماه‌های سختی به لحاظ بحران آب پیش روی ماست و این توان و تجربه، اهمیت و دلسوزی در مجموعه‌های بخش خصوصی و صنعت آب کشور و همینطور مردم وجود دارد و فقط کافیست با اعتقاد به این توان و با بهره‌گیری از آن‌ها نه تنها این مشکل را مرتفع کند بلکه زمینه ایجاد بستری مناسب برای توسعه متوازن و پایدار کشور با احترام به منابع آب و محیط زیست فراهم شود.

نویسنده : زهرا پاک زاد
اخبار پیشنهادی