افزایش واردات نفت به واسطه رابطه با چین در قالب سند جامع همکاری
افزایش تولید نفت جهانی که اخیرا با تصمیم اوپک پلاس صورت گرفت ارتباطی با ایران ندارد و اکنون ایران به سبب تحولاتی که با چین داشته میزان فروش خود را افزایش داده است.
تفاهم نامه منعقد شده با چین هنوز وارد مرحله اجرایی نشده است و طبق گزارشهای اعلام شده، چین با توجه به تخفیفاتی که دریافت کرده میزان واردات نفت را افزایش داده است.
اینکه تصور شود اوپک پلاس اکنون برای ایران جا باز کرده، دور از ذهن است و توافقات اخیر اوپک پلاس ارتباطی با ایران ندارد اما میزان فروش ایران به دنبال تحولات اخیر تا حدودی افزایش یافته است.
نکات مثبت تفاهم نامه بین ایران و چین از نظر انرژی
به گفته کارشناسان انرژی صنعت نفت ایران در شرایط فعلی دو مساله دارد؛ یکی موضوع فروش است و دیگری موضوع توسعه. چین یک بازار در حال توسعه و رو به رشد دنیا است که در چشم اندازهای ۱۰ و ۱۵ ساله آینده جزو معدود مناطقی است که افزایش مصرف و تقاضای نفت خواهد داشت. این کشور یک بازار قابل اطمینان حداقل برای ۱۰ تا ۱۵ سال آینده است.
این تفاهم نامه از این نظر برای ایران خوب است که بتواند به این بازار راه داشته باشد اما از آن طرف اگر ما به دنبال توسعه صنعت نفت و گاز کشور هستیم، چین تکنولوژی قابل قبول و قابل توجهی در این زمینه ندارد و نمی توان انتظار داشت که ارتباط ایران و چین موجب توسعه صنت نفت و گاز ما شود.
چین کشوری دارای سرمایه اما بدون تخصص و تکنولوژی کافی در حوزه نفت و گاز است،چین یکی از کشورهایی است که بزرگترین ذخایر شیل گاز دنیا را دارد اما میزان تولید آن ناچیز است و این در شرایطی بوده که حجم ذخایر آن حتی از امریکا نیز بالاتر است اما عملا یکی از بزرگترین واردکنندگان گاز نیز هست.اگر این کشور توانایی کافی داشت، حداقل گاز خود را از داخل تامین میکرد.
رابطه بین سرمایه و توسعه در صنعت
تکنولوژی مورد نیاز صنعت نفت جزو بالاترین رده های تکنولوژی دنیا به حساب می آید و در اختیار چین و روسیه نیز نیست. در این زمینه فقط کشورهای اروپایی و آمریکایی حرفی برای گفتن دارند.اگر انتظار داشته باشیم که ارتباطمان با چین موجب توسعه ذخایر شود، دور از ذهن است. بهترین مثال در این زمینه میدان آزادگان است که سال ها در اختیار آنها بود و عملا توسعه پیدا نکرد و درنهایت با ترفندهایی مجبور شدیم که از شرکتهای داخلی برای توسعه این بخش کمک بگیریم.
صرف آوردن سرمایه توسعه محقق نمی شود؛ اینکه چه اتفاقاتی بعد از آوردن سرمایه رخ می دهد، مهم است. به عبارت دیگر شروطی که مابه ازای آن سرمایه مطرح می شود، بسیار قابل توجه است و باید مورد بررسی قرار گیرد. اگر یک پروژه منطقی در صنعت نفت مطرح شود، کمترین مشکل آن تامین سرمایه است اما یک پیش شرط دارد و آن هم اینکه تحریمی وجود نداشته باشد؛ یعنی اگر با فرض نبود تحریم، یک پروژه منطقی تعریف شود قابل تامین مالی است.
اگر مساله تحریمها حل شود و امکان انتقال تکنولوژی به ایران وجود داشته باشد کمترین مشکل ایران تامین سرمایه است، اظهار کرد: اگر یک پروژه درست تعریف شود و ریسک بالایی نداشته باشد و امکان دسترسی به بازارها وجود داشته باشد مشکل تامین مالی نخواهد داشت و تامین سرمایه مشکل اول ما نیست.
انتهای پیام.